مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

بحث بارکر و برمن در مطالعات فرهنگی

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- کتاب مطالعات فرهنگی، نظریه و عمل/ کریس بارکر؛ ترجمه مهدی فرجی، نفیسه حمیدی. پدیدآور. بارکر، کریس، ‏۱۹۵۵، یکی از منابع خوب در مطالعات فرهنگی و رسانه است.

در این کتاب در باب معماری فضاهای شهری سخن گفته شده است. هر چیزی را به عنوان متن فرهنگی ببینید. باید برداشتی فرهنگی از آنچه می بینید داشته باشید. کتاب بیان می کند که پرسه زن ها خودشان کنش گران فعال هستند. بخشی از خیابان را می گیرند. بی نظمی تولید می کنند. معماری در کنش گران تاثیر می گذارد.

در بخشی از کتاب به شما این کمک داده می شود که درک کنید، فضا به چه معنا است؟ مکان به چه معناست؟

در مکان عینی بودن، قاعده مند بودن و حضور وجود دارد.



رابطه رودررو است. فضا امری انتزاعی است.

و در آن غیبت وجود دارد. شهر مدرن و خیابان مدرن.

کتاب ترجربه مدرنیته، مارشال برمن که پیشتر معرفی شد، هم کتاب خوبی است. در این کتاب مدرنیسم، مدرنیزاسیون و مدرنیته تعریف می شود.

مدرن: نظم تولید می کند اما وقتی شهر عوض می شود، تغییر می کند. او از بولوار هوسمان صحبت می کند که چه کاربردی داشته است و چه تغییراتی ایجاد کرده است.

کلیدواژه های مطالعات فرهنگی را باید مورد توجه قرار دهید و آنها را دنبال کنید.

کنشگر، قدرت، هژمونی، جوامع حاشیه ای، زنان، تغییر نسلی، جوانان، فرهنگ عامه، ایدئولوژی

خرید پنجره ای یا Window Shopping چیست؟

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- امروز بیشتر مردم فقط برای خرید به فروشگاه ها و مال ها نمی روند، بلکه اهداف ثانویه ای را دنبال می کنند.

برخی از آنها برای چک کردن قیمت ها به فروشگاه ها می روند و بیشتر دوست دارند که چانه بزنند. برخی نیز برای تماشا به مکان های فروش می روند.

در واقع امروزه فروشگاه ها بیشتر به مکانی تفریحی تبدیل شده است که مردم برای تماشای چیزهایی که دوست داشتنی هستند و از طریق تبلیغات برایشان مطرح شده است، به فروشگاه ها می روند.

به این نوع گردش در فروشگاه ها خرید پنجره ای یا Window Shopping می گویند.

اگر معادل فارسی بهتری برای این واژه پیدا کردید، لطفا با ما در میان بگذارید.


الگوی مصرف و هویت فرهنگی

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- سایت حوزه یکی از بهترین منابع پژوهشی است که معمولا یادداشت ها و مقالات خوبی را گردآوری و تولید می کند. در این مطلب که به نقل از مجله:پرسمان-اسفند 1388 - شماره 86 در سایت حوزه منتشر شده بود، به بحث الگوی مصرف و هویت فرهنگی می پردازد.

قرن 18 در اروپا که با عنوان عصر «روشن گری» از دیگر قرون متمایز می شود، ویژگی عمده ای که داشت؛ یعنی عصر رویکرد به تجارت بود. شعار «بگذار مرزها آزاد باشند»، در همین زمان رایج شد و دلیل آن، روشن بود؛ تاجران بعد از اشباع بازارهای داخلی، برای دست یابی به مواد اولیه و به دنبال آن بازارهای خارجی برای صدور و فروش کالاهای ساخته شده، به کشورهای خارجی روی آوردند. درخواست تاجران از دولت، کاهش مالیات برای صدور کالاها بود. این کالاها در کشورهایی که امروزه به عنوان جهان سوم نامیده می شوند، بایستی ارزیابی می شدند.

در روزگار قدیم، استعمار و حملة نظامی مستقیم به کشورهای جهان سوم از سوی کشورهای اروپایی، برای ایجاد یک بازار مناسب اقتصادی، بهترین راهکار به حساب می آمد؛ اما آن چه بعد از شکست تجربة این کشورها در مورد استعمار نئوکلینالیسم (استعمار نوین از طریق فرهنگ) ایجاد مشکل می کرد، بافت سنتی و عرفی این جوامع بود که همانند پوسته ای وخیم در مقابل فرآورده های نوین، مقاومت نشان می داد. اولین گام این بود که راه نفوذ به درون این پوسته، شناخته شود. شناختن سنت ها و رسوم برای رخنه در آنها، اولین گام به شمار می رفت و تبلیغات نیز به کمک این روش توانست سد نفوذ این کشورها را از هم بپاشد. افراد این جوامع، ابتدا بایستی باور می کردند که آن چه خود دارند، در مقابل کالاهای وارداتی، از ارزش خوبی برخوردار است و این کار با ظرافت تمام در تبلیغاتی که از شخصیت شناسی کمک می گرفت، انجام می شد.


بحران هویت

در این جا، یکی از مسائلی که باعث «بحران هویت» می شد، مطرح شد و فرد این جامعه، ابتدا هویت خود را که ریشه در عرف ها، تربیت ها و اعتقادهای او داشت، زیر سؤال می برد و در مقابل، به دنبال کسب هویت تازه، خود را به شکل کالاهای مصرفی در می آورد که با تبلیغات به وی القا شده بود؛ اما مسئله به همین جا ختم نمی شد و کار، هنگامی مصیبت بارتر می شد که در این راستا، فرهنگ چنین جوامعی به سبب عوامل دیگر، دستخوش تغییر و تبدیل می شد و سرانجام، بحران نمود خود را در تمامی ارکان جامعه - از خانواده گرفته تا نماد بومی - نشان می داد.

الگوهای مصرف را نمی توان از نظام های ارزشی اجتماعی یا فردی و یا هر دو – که معرف شخصیت مصرف کننده است - جدا ساخت. اگر چه گزینش مصرفی مردم کشورهای جهان سوم، تحت تأثیر منابع گوناگون و به ویژه منابع بیگانه، هدایت می شود، اما قطعاً نمایان گر ذهنیت آنان نیز هست. بدون نادیده انگاشتن بعد سودگرایی (ارضای نیازهای روانی) فرآیند های مصرف اجتماعی، باید به ابعاد نمادی، یعنی معنای اجتماعی آنها نیز توجه داشت. کالاها و خدمات، جدا از کیفیات طبیعی شان، دارای علائم و رموزی نیز هستند و شاخص ها و عاملان یک قشربندی اجتماعی، محسوب می شوند؛ به همین دلیل، بررسی دقیق پدیدة تشکیل الگوهای مصرف توسط شرکت های فراملیتی، دارای اهمیت است.
 
ادامه مطلب ...