«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- در بحث نظریه مند کردن مصرف، یکی از مباحث بحث میل (خواسته) است. اینکه به اندازه انسان ها میل هم وجود دارد.
در مطالعات فرهنگی با چیزی به نام پدیده چند فرهنگی( polysemic) روبرو هستیم. این را مخاطبان تولید می کنند، چون از ذائقه و شوق متفاوت برخوردارند. در ارتباطات لنگر اندازی داریم. ما پدیده چند معنایی را به یک معنا تقلیل می دهیم تا یک معنا را درک کنیم. بنابراین وقتی عکسی را می بینید، جایی را می بینید که عکس در فلان سال پدر و مادرم هستند. در مطالعات فرهنگی پدیده چند معنایی است و ذهن و سلیقه مخاطب اهمیت می یابد.
بودریار (در کتاب جامعه مصرفی) و (کتاب تمایز) بوردیو به این پدیده می پردازند. این دو پست مدرن هستند و مصرف را به میل فرهنگی نسبت یم دهند.
بوردیو ساختارگرا است.
بودریار نظری درباره میل دارد. میل را به عنوان تجربه ایده آلیستی معرفی می کند. بودریار می گوید، رسانه ها همه چیز را شبیه واقعیت ایجاد می کنند. برای تشییع جنازه پاچ چیزی رویایی است. رسانه به وجه زیبا شناختی آن می پردازد.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- زهره روحی در سایت انسان شناسی و فرهنگ بحث مهمی را در باب کتاب تمایز بوردیو مطرح کرده است که در این یادداشت آن را نقل می کنیم.
«تمایز: نقد اجتماعی، قضاوتهای ذوقی»، اثر پییر بوردیو؛ ترجمه حسن چاوشیان، تهران: ثالث.
نوشته کتاب «تمایز» یکی از مهمترین آثار پی یر بوردیو است. در این اثر وی به آشکار ساختن رابطة غیر قابل تفکیک «موقعیتهای اجتماعی» و «قضاوتهای ذوقی» پرداخته و از سه بخش تشکیل شده است:
«نقد اجتماعی قضاوتهای ذوقی»، «اقتصاد عمل»، و «سلیقههای طبقاتی و سبکهای زندگی».
اگر بخواهیم در یک کلام موضوع کتاب «تمایز» را معرفی کنیم، میتوان گفت دربارة فرهنگ است. بحثی که یقیناً یکی از مهمترین مسائل بشریست، از اینرو که همزاد هستیِ انسان و جهانِ اجتماعی اوست و تفکیکاش از هر دو محال؛ معمولاً در مواجهه با مفهوم و کارکرد «فرهنگ»، عادت بر این است که یا از آن به عنوان عامل سلب آزادی یاد شود، و یا به عکس به عنوان امری متعالی و آزادی بخش.
اما بوردیو از چنین منظری با فرهنگ کاری ندارد، بلکه همانگونه که در مقدمة کتاب تمایز میگوید، هدف او پیوند زدن معنای محدود و هنجارمندِ فرهنگ (و کاربردهای متداولِ آن)، به مفهوم «انسانشناختیِ» فرهنگ است؛ تا از این راه بتوان درکی همه جانبه از فرهنگ و کرد و کارهای آن داشته باشیم.
اما اینکه کتاب «تمایز» چگونه بررسی شود، برای خود مسئلهای ست. البته نه فقط به دلیل حجم قابل توجه آن که همراه با پیوست، نمایه و یادداشتها، چیزی حدود 850 صفحه است، و نه حتا به دلیل شکل و فرم ساختارشکنانة آن که با بر هم زدنِ عادت نظمیِ بین متن و حاشیه و درآمیختنشان به هم، به قول مترجم انگلیسیِ کتاب، یعنی ریچارد نایس (Richard Nice)، «بسیار فرانسوی» به نظر میرسد؛ بلکه به دلیل نگرش پردامنة بوردیو که در بحثهای تحلیلیاش همواره آمادة هر نوع «اضافه و بزرگ» کردن محدودة طیف بررسیست که طبعاً همین امر باعث شکلگیری تعداد زیادی از خرده قلمروهایی میشود که ضمن آنکه مخاطب را با کاری جذاب و هیجان انگیز مواجه میکند، از برخی جهات به دلیل کثرت لایهسازیهای ساختاری، (آنهم در اثر حجیمی همچون «تمایز»)، جداً میتواند منتقد را دچار مشکل انتخاب محدودة بررسی کند.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- وبلاگ کافه مطال مروری کلی بر این کتاب بسیار مهم انداخته است که آن را در این نوشتار نقل می کنیم.
تجربه مدرنیته
نویسنده: مارشال برمن
ترجمان: مراد فرهادپور
نشر طرح نو، اسفند ۸۴
«تجربه
مدرنیته» نوشته مارشال برمن را مراد فرهادپور با نثری شایسته ترجمه کرده
است؛ اثری مشتمل بر پنج فصل، که برمن در آن به قرائت متون ادبی مدرنیستی
«فاوست» گوته، «چشمان مستمندان»، «گم کردن هالهی زرین» بودلر،
«سوارکارمفرغی» پوشکین، «بلوار نوسکی» گوگول و... میپردازد. کتابی
خواندنی، جذاب و نفس گیر، که خواننده را با خود همراه میکند، زیرا مخاطب
میتواند از خلال خوانش این اثر به مقایسهی شرایط حاکم بر زندگی خود، با
ویژگیهای ذکر شده در کتاب بپردازد و به سنجش میزان مدرنشدن زندگی خود دست
یازد و تجربه های زندگیاش را در ذهن خود تداعی کند.
برمن
داستان فاوست گوته را به منظور بازنمایی ابتدای مدرنیته بازگو میکند و
تقریر این اثر را بهانه ای برای تبیین تراژدی توسعه و رشد قرار میدهد. در
فصل دوم، فضای تفکر مارکس را نشان میدهد. در ادامه، با تحلیل آثار
بودلر، مدرنیسم را در خیابانها و فضای شهری جستجو میکند، از آثار گوگول و
داستایوفسکی برای تحلیل مدرنیته در روسیه و وضعیت آن در قرن بیستم کمک
میگیرد و از آلن گینزبرگ برای پرداختن به مدرنیته آمریکایی در قرن بیستم
سود میجوید. در حقیقت، برمن به دنبال آن بوده است که نقشه و طرحی از دنیای
مدرن ترسیم کند، زیرا وی ادبیات را بازنماینده تجربه یک عصر میدانسته و
با طرح این متون در صدد آن بوده است که نشان دهد چطور پیدایش مکانهای
شهری، ایجادگر رفتار، نگرش و تجربه خاص خود بودهاند؟
میتوان با آوردن مثالی از این کتاب، ایده وی را بازگفت:
شهر
پترزبورگ روسیه در سالهای 1855_1825 زیر سلطه نیکلای اول بود و برمن با
خوانش اثر گوگول نشان میدهد که، بلوار نوسکی مجرای کاملی برای حرکت
انسانها و شیوه های نوظهور حمل و نقل سریع و امکانی را برای گردهمآیی
همهی طبقات اجتماعی به وجود آورده است. در نتیجه، از نظر وی حتی حضور یک
بلوار در شهر، ایجادگر هنجارها و قواعدی بدیع بوده؛ هنجارها و قواعد
رفتاریای که به دموکراتیک شدن جامعه انجامیده است.
مدرنیته،مدرنیزاسیون و مدرنیسم
مارشال برمن در مقدمه این کتاب میان سه مفهوم «مدرنیته»، «مدرنیزاسیون» و «مدرنیسم» تفکیک قایل می شود:
مدرنیته:
«وجه خاصى از تجربه حیاتى؛ تجربه زمان و مکان، نفس و دیگران؛ تجربه
امکانات و خطرات زندگى؛ تجربه زیستن در زندگی سرشار از معما و تناقض، دارا
بودن خواست تغییر و همزمان ترس از سردرگمی، آشفتگی و اضمحلال زندگی، زیرا
در این جهان هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود».