«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- در جهانی زندگی می کنیم که سرعت رویدادها، انتقال داده ها و تغییرات به شدت افزایش یافته است و دو فضای مجازی و واقعی برای بشر به وجود آمده است. گاهی اوقات شرایط به گونه ای می شود که حتی نمی توان تشخیص داد که آیا در جهان واقعی هستیم یا در جهان مجازی؟
عشق های ناکام مانده، طلاق های عاطفی، روابط از هم گسسته و از همه مهمتر اینکه با این همه پیشرفت تکنولوژی و سرعت بالای خدمات، هنوز وقت کم می آوریم. و سوال اینکه چرا؟
در واقع بشر امروز وقت به مراتب بیشتری نسبت به گذشته دارد، اما او کارهای بیشتر و وظایف سنگین تری را نیز به دوش می کشد و حجم فعالیت ها به اندازه ای است که انسان دچار کمبود زمان می شود.
در یک سازمان معمولی به عنوان مثال یک روابط عمومی، زمانی که هنوز تکنولوژی تا این اندازه رشد نکرده بود، هر نامه ای اول نوشته می شد، بعد ماشین می شد، بعد پاراف می شد، بعد دبیرخانه و بخش های مختلف دیگر... اما امروز تمام این مراحل در بسیاری از شرکت های دانش بنیان حذف شده اند. یک نامه تایپ می شود و با رونوشت به افراد مورد نظر و خیلی فوری به دست طرف مقابل می رسد. طرف مقابل نیز دیگر مجبور نیست که صبر کند تا پستچی نامه را بیاورد و خیلی سریع به ارسال کننده پاسخی را که از طریق چت هماهنگ کرده ارسال می کند. این بدین معناست که پروسه شروع یک فعالیت که مستلزم یک سری مکاتبات بود، به سرعت به مرحله اجرا نزدیک می شود و بعد از اجرا نیز بلافاصله برنامه بعدی کلید می خورد. بنابراین اساسا مردم با سرعت بیشتری کارهای بیشتری را انجام می دهند و این نیست که حجم کار بی تغییر مانده باشد و یا اینکه حجم کار کاهش یافته باشد.
آنچه به اختصار به آن اشاره شد در خصوص فضای رسمی بود اما این مساله کمبود وقت گریبانگیر خانواده ها نیز شده است. اگرچه خانواده ها از چند بعد درگیر مساله دو فضایی شدن جهان هستند، اما در این یادداشت تنها به یکی از ابعاد آن می پردازم. ارتباطات انسانی در گذشته به صورت شفاهی و رو در رو بود. ارتباطی که شخص تنها در یک زمان می توانست با یک یا چند نفر در یک فضا ارتباط داشته باشد. اما در فضای جدید، پاسخگویان به وبلاگ، ارسال کنندگان ایمیل، ارسال کنندگان توییت، ارسال کنندگان چت روم ها، ارسال کنندگان پیامک، ارسال کنندگان ام ام اس، تلفن ها، فکس ها و ... همه کانال هایی هستند که افراد مختلف با ما ارتباط می گیرند. بنابراین اگرچه سرعت ارتباطات باعث شده است که ما بتوانیم با سرعت به دیگران دسترسی داشته باشیم، اما تعداد دیگرانی که با آنها ارتباط می گیریم و کانال های ارتباطی نیز افزایش یافته است.در نتیجه حجم ارتباطات ما افزایش یافته و بدین دلیل افزایش سرعت باعث ایجاد آرامش و وقت بیشتر نشده است، بلکه انسان مدرن بیش از همیشه دچار سرسام و آشفتگی است.
در نتیجه اگر وقت کم می آوریم، چه در فضای خانوادگی و چه در فضای کار، این به دلیل پیچیده شدن و افزایش مخاطبان روی داده است. اگر این امر رخ نمی داد، قطعا تجهیزات ارتباطی جدید، انسان مدرن را با افزایش زمان بی بدیلی مواجه می کرد.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- برای دریافت اطلاعات مربوط به مقاله کامل سایبر پاور ژوزف نای و ترجمه بنده بخش اول به فایل های پیوست در ذیل مراجعه فرمایید. لطفا در صورتی که نظرات اصلاحی دارید در قسمت پیام ها متذکر شوید.
متن کامل مقاله قدرت سایر (سایبر پاور): ژوزف نای
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- نوشتن در باب فضایی که در آن هستی و در آن نیستی بسیار دشوار است. چراکه ماهیتی دوگانه بر این فضا حاکم است. از یک سو آن را می بینی که چگونه وقت و بی وقت و گاه و بی گاه زمان را در دستان خودش می گیرد و تو را از زمان واقعی خارج می کند و در آن نیستی چون عرصه وسیع آن چنان است که نمی توان هیچ حد و مرزی برای آن قائل شد و در این شرایط سخن گفتن از اینکه در این فضا چه می توان کرد شاید قدری شبیه به یک ادعا باشد.
شبیه به ادعای کسی که می خواهد به کودک خود بگوید، در زندگی چه می توان کرد؟ سوال اینجاست که در زندگی چه نمی توان کرد؟ و سوال دوم اینکه در فضای مجازی چه نمی توان کرد؟ به هر حال فضای مجازی عرصه ای است که کلام به آن راه پیدا کرده است. عرصه ای که جولانگاه فکر است و کلمه!
در حقیقت من فکر می کنم فضای مجازی باید بتواند تمام فضای حقیقی را پوشش دهد. همانند سایه ای از حقیقت که در بعد دیگری از ابزار برای انسان متجلی می شود. بعدی که نه زمان دارد و نه مکان و در عین لامکانی و لازمنی بودنش، بسیار سیال است. سیال به این معنا که می تواند تمرکز خودش را در نوع بیان یک مطلب به راحتی تغییر دهد. ابتدا فقط بیان کند، سپس نشان دهد و شاید گاهی توامان این دو را ممزوج کند و هم بیان کند و هم نشان دهد.
فضای مجازی به اعتقاد من می تواند همه چیز و همه کس را در بر بگیرد. از این جهت می توان همه کار در آن کرد اما با این شرط که همه کارها رنگ و بوی دیگری می یابند. رنگ و بوی مجاز، الکترون، الکتریسیته، ناپایداری و گذرا بودن. بنابراین در فضای مجازی همه چیزی که در دنیای حقیقی قابل انجام است قابل انجام شدن است، الا همه چیزی که در دنیای حقیقی انجام می شود. من فکر می کنم در فضای مجازی حقیقتی دیگر با رنگ و بوی دیگر حاکم است و این نکته ای است که هرگز نمی توان در مورد این فضا نادیده گرفت.