«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- هارتلی: از 1990 مفهوم معمولی شدن یا عادی شدن به هدف مثبت در مطالعات فرهنگی است.
مقیاس:
1. پیچیده
2. انتزاعی
3. نسبت میان روابط را بیان می کند
4. رابطه میان اوبژه و بازنمایی
سوال: کدام مفهوم از مقیاس، معنای آن را در روش شناسی مطالعات فرهنگی بیان می کند؟
نویسنده می گوید یک سیاست مقیاسی در طول تاریخ مطالعات فرهنگی را تحت تاثیر قرار داده است. اینکه این سیاست مقیاسی به دلیل حضور رشته های دیگر در مطالعات فرهنگی ایجاد شده است.
نویسنده آن را شبیه جنبش سیاسی بین متفکران حوزه های مختلف می داند که همین تنوع باعث شده که از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت باشند. برای این گزاره دلیل می آورد و می گوید: این تفاوت منطقه به منطقه به این دلیل است که شرایط اجتماعی در داخل و بیرون از نهادهای آموزش عالی متفاوت بوده است.
او می گوید توجه به مطالعات فرهنگی به مسائل سیاسی باعث شده که مقیاس های روش شناسی «مساله محور» شوند. و به روابط میان فرآیندهای خرد و کلان اجتماعی توجه کنند و تعمیم های معتبری را ارائه بدهند.
کار تحقیقات مطالعات فرهنگی:
1. شکل تولید دانش را مشخص می کند.
2. اهداف تولید دانش را مشخص می کند.
3. حلقه اتصال میان فعالیت های عقلانی و سایر اشکال اجتماعی است.
4. اصطلاحات توصیفی را شکل می دهد.
5. برنامه تحقیق را در چارچوب مطالعات فرهنگی ممکن می سازد.
ادامه مطلب ...
عنوان انگلیسی مقاله:
A Film Analysis from Perspectives of Cultural Studies: The Terminal
نام نویسندگان به انگلیسی:
Shinichi Nakamotoi
ترجمه فارسی عنوان مقاله:
«یک مطالعه فیلم از منظر مطالعات فرهنگی: ترمینال»
نویسندگان: شینیچی ناکاموتو
منبع: بولتن مرکز بین المللی ژاپن
(3.2008)، شماره 2، صفحات: 23 تا 36
روش شناسی
روشی که نویسنده در این تحلیل استفاده کرده است تا حدودی خرد و تا حدودی کلان است.
اول، رویکرد کلان از جایی کحه نویسنده سعی در تحلیل فیلم از طریق تفسیر برخی از بازنمایی ها به منظور ارزیابی اینکه چه درجه راه های امریکایی مصرف بازرگانی، عقل گرایی در سبک مدیریت کارآمد، و اختلافات موجود در شراطی که اقلیت ایالات متحده در بازتاب بر واقعیت به ارمغان آورده است.
دوم، رویکرد خرد به این خاطر که نویسنده جویای تحلیل درجه ای از شناسایی بحران های از طریق محور زمان از فیلم و هویت شخصیت بازیگر نقش اول آن است. محور زمان (افقی) بازنمایی دوره زمانی فیلم (حدود 120 دقیقه است که بازنمایی دوره ای 9 ماهه از طرح را می کند.) و هویت محوری بالا به پایین بازنمایی درجه ای از بحران را می کند که از روایت تا عناصر سبکی از قبیل ویرایش، فیلمبرداری، نورپردازی پروژه داستان را در بر می گیرد.
بنابراین، این مطالعه می تواند به صورت مشاهده ای انجام شود چرا که رویکرد آن به وضوح بر مبنای نشانه شناسی فیلم می باشد. در این مقاله، سه فاکتور تحلیل شده اند: هویت ملی، هویت اجتماعی، و موقعیت اقتصادی شخصیت اول داستان.
سپس این داده ها با یکدیگر مقایسه شده اند. با استفاده از چنین ارزیابی تحلیلی و مشاهده گذر از هویت شخص شماره یک داستان، نویسنده امیدوار است که نشان دهد در طول بحران هویت شخص تصویری از اقلیت های فیلم ترسیم شده باشد.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- یک گفته هست که از گذشته غصب شده است، که عقل اکتسابی است، نه با خواندن کتاب بلکه از طریق افراد بدست می آید. در نتیجه آن کسانی که نمی توانند خرد خودشان را به دیگران اثبات کنند، شوق فراوانی برای نمایش اینکه به چیزهایی فکر می کنند که در وجود بشر خوانده اند دارند، این کار از طریق انتقادات بی رحمانه از یکدیگر پشت سر آنها انجام می شود. اما گفته دیگری نیز وجود دارد که چیزی از درک آن نمی گذرد. اینکه ممکن است با خواندن دیگری چیزهای درستی را یاد بگیریم، اگر آنها درد هایی باشند و خودشان خوانده شوند.
توماس هابز
نویسنده: جان هارتلی
مترجم: عادل میرشاهی
«روش» در مطالعات فرهنگی تاریخی بحث بر انگیز دارد، از جایی که مطالعات فرهنگی آغاز شد مورد توجه منتقدان و طرفداران به عنوان یک مشی جدید و پیشرو قرار گرفت. روشی نوآورانه و یا تازه به دوران رسیده، وابسته به جایی بود که در آن قرار گرفته بود. به عنوان یک جلسه میان رشته ای، روش هیچ جایگاهی نداشت. مطالعات فرهنگی خودش یک محل برای بحث پیرامون مسائل مهمی شد که دانش موسساتی را به طور کلی با خود روبرو کرده بود. رشته ای قابل ترجمه و با زبانی مشترک از نقد ادبی، مارکسیسم، انسان شناسی، روانشناسی و علوم اجتماعی ظهور یافت که آنها پروتکل های نامناسبی برای آنچه مدرک به حساب می آمدند بودند. اینکه چگونه باید آن را جمع آوری کرد و چگونه می توان آن را تعمیم داد.
به عنوان یک مذاکره بین رشته ای، مطالعات فرهنگی سبب ادامه تلاطم های روش شناسی شد. چگونه تجزیه و تحلیل زبان گفتاری و نگارشی، تصاویر بصری و توالی سمعی و بصری برای معانی فرهنگی انجام می شود؟ چگونه شواهدی از توالی دلایل علی تولید می شوند که جهان معنا را با جهان قدرت متصل می کند؟ چگونه به سوالاتی متصل شویم که ساختار (اقتصادی، طبقه و غیره) با سوالات آژانس (ذهنیت فردی، خلاقیت، غیره)؟ چگونه به منظور حل این سوالات نظری جدید، ایده های سیاسی یا فلسفی، از قبیل فمنیسم، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، پست مدرنیسم، پست استعمارگری به کار برده شود؟ این ها قابل توجه همه بوده و مسائل مورد اختلاف است.