«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- هامون نام فیلمی اجتماعی و سوررئالیستی است که در سال ۱۳۶۸ به کارگردانی داریوش مهرجویی ساخته شد.
خلاصه داستان: حمید هامون بعد از هفت سال همچنان همسرش مهشید را دیوانه وار دوست دارد ولی زندگی آنها به علت عدم تعادل روانی هامون در حال از هم پاشیدن است. هامون مشغول نوشتن رساله ای درباره ماهیت عشق و ایمان تحت عنوان عشق در ادیان ابراهیمی است که پس از مطالعات فراوان هنوز به جایی نرسیده است . فیلم وصف بیست و چهار ساعت رویا و کابوس میگذرد ...
(مهرجویی خود میگوید که داستان این فیلم با الهام گرفتن از بوف کور صادق هدایت نوشته شده است)
کارگردان | نویسنده | تهیه کننده : داریوش مهرجویی
بازیگران : زنده یاد خسرو شکیبایی | بیتا فرهی | عزت الله انتظامی | فتحعلی اویسی |
زنده یاد حسین سرشار
مدیر فیلم برداری : تورج منصوری | تدوین : حسن حسن دوست | آهنگساز : ناصر چشم آذر
نوع فیلم : اجتماعی | مذهبی
مدت فیلم : 120 دقیقه | سال تولید : 1368
جـــــوایز :
فیلم هامون در دورهٔ هشتم (۱۳۶۸) جشنوارهٔ سینمایی فجر تهران، با کسب پنج سیمرغ بلورین به همراه «جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران» ستارهٔ بی رقیب سینمای آن سال ایران بود. این فیلم در جشنوارهٔ هشتم برندهٔ جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران برای بهترین فیلم و همینطور سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری، نقش اول مرد، و بهترین تدوین شد. فیلم هامون همچنین کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین در شش زمینهٔ دیگر بود. در جشنوارهٔ این سال، هامون برنده یا کاندیدای دریافت ۱۲ جایزه از ۱۹ جایزهٔ موجود بود. شخصیت حمید هامون نیز به عنوان برترین شخصیت تاریخ سینمای پس از انقلاب توسط مجلهٔ فیلم انتخاب شد.
فیلم هامون اولین فیلم بیتا فرهی بود که هنگام بازی در آن سی و یک ساله بود. فرهی تازه از آمریکا به ایران بازگشته بود که توسط ناصر چشم آذر برای بازی در هامون به مهرجویی معرفی شد. پیش از او افسانه بایگان برای این نقش انتخاب شده بود اما مهرجویی معتقد بود که فیزیک و زندگی شخصی فرهی شباهت بسیاری به کاراکتر مهشید دارد.
خسرو شکیبایی پیش از هامون بازیگر مشهوری در سینما نبود و بیشتر در تئاتر فعالیت داشت. مهرجویی او را در تئاتری از هایده حائری دید و وی را برای بازی در نقش حمید هامون برگزید.
صحنهٔ کتک خوردن فرهی توسط شکیبایی واقعی است و مهرجویی بی آنکه از این صحنه اطلاع قبلی به فرهی دهد آن را جلوی دوربین برد تا واکنش و شوک ناشی از برخورد طبیعی از آب دربیاید.
ماندگارترین دیالوگ : شکیبایی : ((این زن حق من عشق من زندگی منه! ))
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- امروز سیاستگذاری های فرهنگی که در خارج از کشور برای فرهنگ ایرانی انجام می شود باعث ایجاد یک سری معنویت های جدید شده است که برخی از آنها بسیار از حد دور هستند (مثل شیطان پرستی) و برخی از آنها نیز قابل تامل می باشند (مانند اوشو). اما همه این ها نوعی معنویت جدید (New Spirituality) هستند.
خود بحث نوکیشی یک بحث سیاست فرهنگی است. و می تواند مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. چراکه ما در سیاست فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی و سیاست فرهنگ با ایده ها سر و کار داریم و همزمان به رویه ها و مهارت ها نیز نیم نگاهی می اندازیم.
نقد کردن نیازمند عیار است و نیازمند یک نقطه ارشمیدسی است و یافتن این نقطه هنر شخصی است که در حوزه مطالعات فرهنگی کار می کند.
برای توضیح بیشتر درباره نقطه ارشمیدسی که به آن علاقه دارم باید بگویم: ارشمیدس در مورد خودش گفتهای دارد که با وجود گذشت قرنها جاودان مانده و آن این است: «نقطه اتکایی به من بدهید، من زمین را از جا بلند خواهم کرد». عین همین اظهار به صورت دیگری در متون ادبی زبان یونانی از قول ارشمیدس نقل شدهاست، اما مفهوم در هر دو صورت یکی است. ارشمیدس هم چون عقاب گوشه گیر و منزوی بود، در جوانی به مصر مسافرت کرد و مدتی در شهر اسکندریه به تحصیل پرداخت و در این شهر دو دوست قدیمی یافت، یکی کونون (این شخص ریاضیدان قابلی بود که ارشمیدس چه از لحاظ فکری و چه از نظر شخصی برای وی احترام بسیار داشت) و دیگری اراتوستن که گر چه ریاضیدان لایقی بود، اما مردی سطحی به شمار میرفت که برای خویش احترام خارقالعادهای قائل بود.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- تعریف فرهنگ برای من که یک دانشجوی رشته مطالعات فرهنگی و رسانه هستم بسیار دشوار است. چراکه به گفته برخی منابع بالغ بر چند صد تعریف از این واژه شده است. در ویکی پدیا فرهنگ اینگونه تعریف می شود:
فرهنگ آن چیزی است که مردم با آن زندگی میکنند. فرهنگ ازآنِ مردم است؛ فرهنگ را ادوارد تایلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲)، مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامیگیرد تعریف میکند. هر منطقه از هر کشوری میتواند فرهنگی متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد. فرهنگ به وسیلهٔ آموزش، به نسل بعدی منتقل میشود؛ در حالی که ژنتیک به وسیلهٔ وراثت منتقل میشود.
فرهنگ، راه مشترک زندگی، اندیشه و کنش انسان است. فرهنگ در بر گیرندهٔ این چیزهاست:
۱. سازگاری کلی با نیازهای اقتصادی یا محیط جغرافیایی پیرامون;
۲. سازمان مشترکی که برای فرو نشاندن نیازهای اجتماعی و سیاسی که از محیط پیرامون بر خواستهاند، پیدا شده است;
۳. مجموعهٔ مشترکی از اندیشهها و دستاوردها.
فرهنگ شامل هنر، ادبیات، علم، آفرینشها، فلسفه و دین است.
دکتر نجاتی حسینی در این باب می گویند که ما تعابیر کلاسیک و غیر کلاسیک از فرهنگ داریم. فرهنگ مجموعه ایده هایی هستند که ما برای زندگی کردن داریم.
از دل این رویه سه چیز بوجود می آید:
در واقع باورها از دل ایده ها و رویه ها بیرون می آیند.