مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

فرهنگ در نگاه مطالعات فرهنگی و جرج فاستر مردم شناس

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- جرج ام فاستر، مردم شناس (1913-2006) است که در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، بیشتر برای مشارکت کنندگان در جوامع حال حاضر پرداخته است و به عنوان یکی از بنیان گذاران جامعه شناسی پزشکی به شمار می رود.


دو نظریه مشهور وی عبارتند از:

1. اصل خوب محدود

2. قرارداد دو طرفه

در دایره المعارف ویکی پدیا چیز بیشتری در مورد این شخص نوشته نشده است. اما او علاوه بر این ها از «عوامل موثر در تغییر» نام می برد.  او این سوال را مطرح می کند که تغییر چگونه در فرهنگ ایجاد می شود؟ و او به دنبال افرادی می گردد که دنبال تغییر هستند. او در مقابل افرادی که می گویند، فرهنگ تغییر ناپذیر است قرار می گیرد و می گوید فرهنگ تغییر می کند و بعد از آن به صورت تاریخی بحث خود را ادامه می دهد. او به این سوال پاسخ می دهد که عوامل موثر در تغییر چه کسانی هستند. که دکتر آزاد ارمکی از روحانیون، سیاستمداران به عنوان عوامل تغییر نام می برد. 

فرق نگاه فاستر با نگاه مطالعات فرهنگی نسبت به مقوله تغییر فرهنگ در این است که مطالعات فرهنگی بر خلاف نگاه فاستر به نهادهای فرهنگی می پردازد که چگونه مدیریت می شوند؟ و اینکه مطالعات فرهنگی به تغییر کاری ندارد و می پرسد: الان چگونه لباس می پوشند؟ بحث قدرت کجاست؟ بحث کنترل کجاست؟ در واقع مطالعات فرهنگی بر خلاف مردم شناسی که نگاهی تاریخی به فرهنگ دارد، از این نگاه دور است. و بدون توجه به تاریخ فرهنگ را مورد توجه قرار می دهد.

تفاوت میان انسان شناسی و مردم شناسی چیست؟

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- تفاوت انسان شناسی و مردم شناسی چیست؟


تعریف انسان شناسی(آنتروپولوژی):

مطالعۀ عمومی انسان شامل (جسمانی، باستانی، تاریخی ، اجتماعی و  فرهنگی) . (روح الامینی،1375،ص39)
در تعریف دیگر انسان شناسی عبارتست از: علمی که انسان طبیعی را مورد مطالعه قرار می دهد و از نژادهای گوناگون انسانی و طرز زندگی و آ داب و رسوم و وضع اجتماعی، اقتصادی و فنی کشورها و تازه های مختلف بحث می کند.(طبیبی، جزوه مردم شناسی فرهنگی، 1356)

لوی اشتراوس: انسان شناسی می خواهد به شناختی از مجمو عۀ تحول انسان از زمان امینید ها تا نژادهای جدید که همیشهو در همه حال قابل تطبیق می باشد ، دست یابد.این مطالعه از شهرهای مدرن بزرگ تا قبیل های کوچک ملانزی را شامل می شود.

روش مطالعات انسان شناسی:

 انسان شناسی ضمن استفاده از روش مشاهدۀ مستقیم، به سنتز یعنی ترکیب مواد گردآوری شده پرداخته و تنها به جمع آوری اطلاعات اکتفا نمی کند.

به نظر اشتراوس این سنتز اطلاعات در سه جهت صورت می گیرد:

1-    جهت جغرافیایی: اگر غرض شناسایی گروههای همجوار باشد.

2-    جهت تاریخی: اگر غرض زنده کردن دو بارۀ یک یا چند قوم باشد.

3-   جهت همه جانبه و بر اساس روش تحقیق، اگر منظور مطالعۀ خاص راجع به فلان نوع فن یا سازمان باشد، باید هر کدام را بطور جداگا نه مورد توجه قرار داد، به این اعتبار برخی معتقدند که انسان شناسی گرایش به کشف ویژگی های کلی و جامعی از فرهنگ جوامع دارد که تمام جوانب زندگی اجتماعی را مشخص می سازد.

 

رادکلیف براون مردم شناس انگلیسی، با در نظر گرفتن مسائل مربوط به تاریخ و جغرافیا که از راههای رسیدن به منابع و مراکز انتشار فرهنگ اند اصطلاح مردم شناسی را (( مطالعۀ امور مربوط به تاریخ فرهنگ می داند)). با توجه به آنچه گذشت می توان گفت: مردم شناسی عبارتست از مطالعه و تحقیق همه جانبه در بار ۀ فرهنگ جامعه و انسان شناسی عبارتست از: مطالعه و تحقیق ویژگیهای انسان طبیعی(فیزیکی و زیستی) در میان اقوام و نژاد های مختلف از یک سو و ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی از سوی دیگر.

ژ ان کازنو جامعه شناس معاصر فرانسه سوالی به شرح زیر مطرح و خود به آن پاسخ می دهد.

(چرا بخش عمده ای از تحقیقات اجتماعی صرف بررسی اقوامی می گردد که خارج از جریان تاریخ قرار داشته و بخاطر کند بودن تحولشان سر انجام هم نقشی در سر نوشت انسان نخواهند داشت؟) حقیقت اینست که تنها فایدۀ علمی امور برای ارضای کنجکاوی بشر کافی نیست، بلکه هیچ نکته ای از بشریت نباید برای شخص با فرهنگ تاریک بماند. شک نیست که مطالعۀ اقوام مختلف به ما کمک می کند تاشناسایی بیشتری نسبت به خود حاصل کنیم. به قول لوی اشتراوس فایدۀ شناسایی اقوام ابتدایی آ شنا کردن ما با دیار های متفاوت با سر زمین خو دمان است که در ما شک انسان شناسی بوجود می آ ورد ، به طوری که با مشاهدآ زندگی و آشنایی با طرز فکر سایر ملل دید وسیع تر و جهانی تری نسبت به همۀ فرهنگ ها حتی تحول یافته ترین آ نها پیدا می کنیم. بدینسان بیم مطلق انگاشتن مسائل نسبی از میان خواهد رفت و با لاخره مردم شناسی بعضی از ملل استعمارگر را از اشتبا هاتی بر حذر خو اهد داشت

تفاوت میان انسان شناسی و مردم شناسی چیست؟

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- این سوال البته بسیار عمیق تر و ریشه ای تر از پاسخی که من برای آن می نویسم است. 

انسان شناسی در بستر جامع امریکایی متولد شده است و بستر مردم شناسی فرانسه می باشد. اما تقریبا حوزه های مشابهی هستند.

این دو به مطالعه انسان، گذشته و آینده، نوشته ها و ساخته ها بر مبنای دانش علوم اجتماعی و علوم زیستی و همچنان مطالعات طبیعی و علوم انسانی را نیز مورد نظر قرار می دهد.