«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- استعاره یکی از واژگانی است که در زبانشناسی کاربرد ویژه ای دارد و شناخت استعاره یکی از باب های اصلی زبانشناسی است.
استعاره و تشبیه تقریبا در یک گروه قرار می گیرند. و برای تکمیل این بحث می توانیم از بحث خانم حمیده سلطانی مقدم در سایت دانشگاه باقر العلوم استفاده کنیم.
عنوان: استعاره
نویسنده: حمیده سلطانی مقدم
کلمات کلیدی: استعاره، تشبیه، مجاز، مصرحه، مکنیه، بلاغت، ادبیات فارسی.
استعاره، در لغت به معنای "عاریه خواستن لغتی به جای لغت دیگر است."[1] و در اصطلاح ادبیات فارسی بکار بردن واژهای است به جای واژه دیگر با علاقه شباهت، با وجود قرینه. استعاره در واقع تشبیهی موجز و فشرده است؛ که تنها "مشبه به" آن باقی مانده باشد. علاوه بر آن شاعر در تشبیه، ادعای همانندی دو پدیده را دارد؛ اما در استعاره ادعای یکسانی آن دو را. این دو ویژگی، استعاره را هنریتر و خیالانگیزتر از تشبیه میکند. همچنین استعاره نوعی مجاز است؛ با این تفاوت که اگر علاقه(ارتباط بین معنای حقیقی و مجازی) از نوع مشابهت باشد، استعاره است و اگر علاقه، مشابهت نباشد، مَجاز است.[2]ا
گفتیم استعاره نیاز به قرینه(علامت و نشانهای که ذهن را از معنای ظاهری به معنای مورد نظر رهنمون کند.) دارد تا معلوم شود، معنای اولیه و ظاهری کلمه، مورد نظر نیست؛ مثلا اگر کسی بگوید: "شیری را دیدم" و منظورش فرد شجاع باشد، شنونده منظور او را در نخواهد یافت زیرا در جمله قرینهای که شنونده را متوجه معنای مورد نظر شاعر کند وجود ندارد. اما اگر بگوید شیری را در "میدان کارزار" دیدم شنونده متوجه معنای باطنی او میشود. یعنی "میدان کارزار" به عنوان قرینه، ذهن را متوجه معنای مورد نظر شاعر میکند.[3]
ارکان استعاره
1ـ مستعارمنه(مشبه به): معنای اولیه و ظاهری.
2ـ مستعارله(مشبه): معنای باطنی و مورد نظر شاعر.
3ـ جامع(وجه شبه): ارتباط میان واژه اولیه و واژه مورد نظر.
4ـ مستعار: لفظی که در آن استعاره شده است.
مثلاً در این بیت:
ای که بر مه کشی از عنبر سارا
چوگان مضطرب حال مگردان! من سرگردان را
در این بیت، مه "مستعارمنه" است. روی یار که به ماه تشبیه شده "مستعارله" است. "جامع" زیبایی و درخشندگی است؛ که باعث تشبیه روی دلدار به ماه شده است و لفظ "مه" مستعار است.[4]
انواع استعاره از لحاظ وجود مشبه به
1.استعاره مصرحه:
استعاره مصرّحه(تحقیقیه): اگر از کل تشبیه فقط "مشبهبه" بماند استعاره را مصرحه یا آشکار میگویند؛ که خود بر چندین قسم است: (استعاره مصرحه مجرده، استعاره مصرحه مطلقه، استعاره مصرحه مرشحه، استعاره اصلیه و تبعیه، استعاره نزدیک و استعاره دور، وفاقیه و عنادیّه از انواع دیگر استعار ه مصرحه میباشد).
ا. استعاره مصرحه مجرده: مشبهبه + صفات یا اجزاء مشبه(یعنی در کلام مشبهبه با ملائمات مشبه همراه است).
ب. استعاره مصرحه مطلقه: مشبهبه+ صفات یا اجزاء مشبه و مشبهبه(یعنی مشبهبه را ذکر کنیم و با ان هم از ملائمات مشبهبه و هم از ملائمات مشبه چیزی بیاوریم).
ج. استعاره مصرحه مرشحه: مشبهبه + صفات یا اجزاء همان مشبهبه(یعنی مشبهبه را همراه با یکی از ملائمات خود ان مشبه به ذکر
از لعل تو گریابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد (حافظ)
لعل، استعاره آشکار از لب سرخ یار است، زیرا حافظ به قرینه از آن زنهار خواسته.
د.استعاره اصلیه و تبعیه:
اصلیه: هر گاه اسم یا گروه اسمی، استعاره واقع شوند، استعاره را اصلیه میگویند:
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو
"گل خوش نسیم" استعاره از معشوق و بلبل استعاره از عاشق است.
استعاره تبعیه: اگر صفت و فعل استعاره شوند، استعاره را تبعیه گویند.
تا بماند جانت خندان تا ابد
همچو جان پاک احمد بااحد (مولوی)
در این بیت "خندان" که صفت است، استعاره از شادابی و با طراوت بودن است.
ه. استعاره آشنا و شگفت
استعاره نزدیک و آشنا: در این استعاره به راحتی می توان به جامع (وجه شبه) پیبرد.
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که بر مردم هشیار چه کرد
دراین بیت، نرگس استعارهای آشکار از چشم است.
استعاره دور و شگفت: استعارهای است که جامع دیریاب باشد:
دل به می دربند تا مردانه وار
گردن سالوس و تقوا بشکنیم (حافظ)
شاعر در عالم خیال سالوس و تقوا را به صورت انسان یا حیوان مجسم کرده است.
و. استعاره وفاقیه و عنادیه
استعاره وفاقیه: استعارهای که گرد آوردن و جمع بین مشبه و مشبهبه در آن ممکن باشد:
"مرده را اگر بیاموزی و راه بنمایی زنده خواهد شد".
استعاره عنادیه: عکس وفاقیه است، یعنی آوردن مشبه و مشبهبه بصورت یکجا ممکن نباشد:
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم
در این بیت، استعاره عنادیه روی داده است؛ زیرا تبریک به مناسبت آمدن غم، که هر دو در یکجا نمیگنجد.[6]
2. استعاره مکنیّه(تخییلیّه)
هر گاه از ارکان تشبیه، فقط مشبه با یکی از لوازم مشبهبه بیاید؛ استعاره مکنیّه است. که اگر "مشبهبه" حذف شده، جاندار یا انسان باشد، استعاره مکنیه، "تشخیص" یا "شخصیت بخشی" است و اگر "مشبهبه" حذف شده، جاندار نباشد استعاره، فقط مکنیّه است:
تو را از کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده است(حافظ)
مشبه به "قصر" است که غیر جاندار و از لوازم کنگره عرش میباشد.
-استعاره مکنیه (تشخیص):
به چشم عقل در این راهگذار پر آشوب
نگر که کار جهان بیثبات و بیمحل است(حافظ)
مشبهبه "انسان" است و جاندار؛ و چشم از لوازم و ملائمان انسان میباشد.[7]
[1] . شمیسا، سیروس؛ معانی و بیان، تهران، فردوس، ج دوم، 71،ص 154
[2] . همایی، جلال الدین؛ معانی بیان، تهران، نشر هما، 74، ص 220
[3] . کزازی، جلال الدین؛ زیبایی شناسی سخن پارسی(1) ، نهران، نشر مرکز، 68،ص 58ـ150
[4] . کزازی؛ همان، ص 158.
[5]. شمسیا سیروس؛ همان، صص61-59
[6]. کزازی؛ همان، ص156 6
[7] . احمد نژاد، کامل؛ معانی و بیان، تهران، زوار، 82، ص 53ـ
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- دکتر سید علی اصغر سلطانی، دانشیار دانشگاه باقر العلوم قم، در معرفی استادا زبانشناسی کشور، فرهاد سلطانی را به عنوان یک زبانشناس بزرگ یاد کرد.
فرهاد ساسانی (متولد ۱۷ خرداد ۱۳۴۹، تهران) زبانشناس و نشانهشناس ایرانی، دانشیار گروه زبانشناسی دانشگاه الزهرا و مدیر این گروه، عضو سابق گروه نشانهشناسی هنر فرهنگستان هنر و عضو سابق حلقه نشانهشناسی تهران است.
تحصیلات
کارشناسی مترجمی انگلیسی، تیر ۱۳۷۳
کارشناسی ارشد زبانشناسی همگانی از دانشگاه علامه طباطبایی “بررسی مقولهی صفت در زبان فارسی”، تیر ۱۳۷۶
دکترای زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی (عوامل مؤثر در تفسیر و فهم متون)، اسفند ۱۳۸۱
آثار
رویکردهای نقد فیلم، فرهاد ساسانی، تهران: انتشارات سوره مهر ۱۳۸۵
مروری بر مطالعات نشانه شناختی سینما، تامس السیسور، فرهاد ساسانی (مترجم)، تهران: انتشارات سوره مهر ۱۳۸۳
«گفتمان جنگ در رسانهها و زبان ادبیات: با نگاهی به نوشته های جنگ جهانی نخست مقالاتی از: جورج لیکاف، لینداگران دوپو، پل چیلتون و ...»، به اهتمام فرهاد ساسانی، تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۴
نشانهشناسی هنر، فرهاد ساسانی، تهران: فرهنگستان هنر، ۱۳۸۷
«استعاره: مبنای تفکر و ابزار زیباییآفرینی»، فرهاد ساسانی (مترجم)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی (حوزه هنری) و انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۳
«خاطره و گفتمان جنگ: مقالاتی از امانوئل سیوان، جی وینتر، استوارت ولف، سیمون جونز، آنتوان پروست ...»، فرهاد ساسانی، تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۷
نظریههای معاصر درباره تفسیر فیلم دینی، فرهاد ساسانی تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۵
دانشنامه زیباییشناسی، بریس گات، دومینیک لوپس، فرهاد ساسانی (مترجم)، منوچهر صانعی درهبیدی (مترجم)، امیرعلی نجومیان (مترجم)، بابک محقق (مترجم)، شیده احمدزاده (مترجم)، مسعود قاسمیان (مترجم)، تهران: فرهنگستان هنر، ۱۳۸۶
صور خیال در نظریه شعرشناختی عبدالقاهر جرجانی، کمال ابودیب، ترجمه (به همراه فرزان سجودی)، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات هنری وزارت ارشاد، بهار ۱۳۸۴
«همکنش زبان و هنر» (گردآوری)، فرهاد ساسانی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، ۱۳۸۰
نشانههای معنوی در سینما: ج ۱: اندیشمندان غیرایرانی (گردآوری، ویرایش و ترجمه)، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، ۱۳۸۰
هنر و جهانی شدن (گردآوری، ویرایش و ترجمه)، ویژهنامهی “همایش هنر و جهانیشدن”، ۲۸-۲۷ دی ۱۳۸۳، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات هنری، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۸۳
زیباییشناسی دین (گردآوری، ویرایش و ترجمه)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات هنری، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴
مقالات سومین هماندیشی نشانهشناسی هنر، تهران: انتشارات فرهنگستان هنر، ۱۳۸۷
مقالات نخستین و دومین هماندیشی زبانشناسی و مطالعات بینارشتهای: ادبیات و هنر، تهران: انتشارات فرهنگستان هنر، ۱۳۸۹
معناکاوی: به سوی نشانهشناسی اجتماعی (تألیف)، تهران: انتشارات علم، ۱۳۸۹
مجموعه مقاله های هفتمین هم اندیشی نشانه شناسی: نشانه شناسی مکان، تهران: انتشارات سخن، 1391.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- در کلاس دکتر سید علی اصغر سلطانی، دکتر حمید رضا شعیری به عنوان یکی از برجسته ترین زبانشناسان ایرانی معرفی شد.
حمید رضا شعیری در سال ۱۳۴۵ در شهرستان گرمسار از توابع استان سمنان چشم به جهان گشود. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهرستان به پایان رساند. علاقه فراوان او به ادبیات و تحلیل های زبانی و همچنین مکاتب ادبی و شعر و هنر باعث شد تا ادبیات فرانسه را به عنوان رشته تحصیلی انتخاب کند. او در سال ۱۳۶۹ دوره کارشناسی ادبیات فرانسه را در دانشگاه شهید بهشتی سپری نمود و سپس در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاههای کشور شرکت کرد و به دلیل کسب رتبة برتر موفق به اخذ بورس تحصیلی از وزارت علوم ایران جهت ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در کشور فرانسه شد. طی سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ دوره کارشناسی ارشد را در رشته ادبیات فرانسه به پایان رساند و با علاقه ای که به تحلیل و متون ادبی و هنری داشت در دوره دکتری در دپارتمان زبان شناسی ثبت نام نمود و دکتری تخصصی خود را در حوزه نشانه – معناشناسی زیر نظر استاد برجسته این رشته ژاک فونتنی در سال ۱۳۷۵ به اتمام رساند. پس از بازگشت به ایران در آذر ۱۳۷۵ حمید رضا شعیری به عنوان عضو هیأت علمی گروه آموزش زبان فرانسه در دانشگاه تربیت مدرس مشغول به فعالیت شد. سه حوزه اصلی فعالیت های آکادمیک او عبارتند از تحلیل گفتمان، نشانه- معناشناسی، آموزش زبان فرانسه. در این سه زمینه پژوهش های فراوانی که شامل تألیف کتب و مقالات داخلی و بین المللی است از ایشان منتشر شده است. کتاب تجزیه و تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمان، انتشارات سازمان سمت و نشانه- معناشناسی دیداری انتشارات سخن، از جمله این کتاب ها است. برگزاری کارگاه های نشانه- معناشناسی دیداری در حوزه گفتمان و تراگفتمان در دانشگاه بولونی ایتالیا در سال ۲۰۰۵ میلادی، ارایه سخنرانی در سمینارهای بین المللی نشانه شناسی در ایماترا در کشور فنلاند در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ میلادی از دیگر فعالیت های اوست. عضو انجمن جهانی نشانه شناسی و انجن بین المللی نشانه-معناشناسی فرانسه دوره ها و سمینارهای متعدد بین المللی را طراحی و اجرا نمود که از مهمترین آنها سمینارهای نشانه-معناشناسی اصفهان است که با حضور اساتیدخارجی و داخلی و همچنین همکاری دانشگاههای سوربن، لیموژ فرانسه، اصفهان و تربیت مدرس طی سه سال متوالی برگزار شد.
حمید رضا شعیری عضو حلقه نشانه شناسی تهران است که فعالیت های گسترده ای را طی سالهای اخیر در حوزه مطالعات گفتمان و هنر به ثبت رسانده اند. طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ حمید رضا شعیری در دو دوره و به مدت ۱۰ سال مدیریت گروه آموزش زبان فرانسه دانشگاه تربیت مدرس را عهده دار بوده است. عضو انجمن اساتید زبان فرانسه ایران به دلیل علاقه به کار نمایش موفق به تهیه و کارگردانی و اجرای نمایش های متعددی به زبان فرانسه در مکان های مختلفی مانند تئاتر شهر، فرهنگ سرای هنر و فرهنگ سرای نیاوران شده است. یکی از همین نمایش ها تحت عنوان پزشک اجباری که اثری از مولیر است در شهر ورسای فرانسه اجرا شد و مورد استقبال فراوان قرار گرفت. حمید رضا شعیری هم اکنون سردبیر مجله جستارهای زبانی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس و عضو هیأت تحریریه مجلة بین المللی سیگناتا (Signata) در دانشگاه لییژ بلژیک است. از آخرین فعالیت های در دست اقدام او میتوان به نگارش کتاب نشانه- معناشناسی ادبیات اشاره نمود.