«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- در رابطه با نشانه شناسی عکس، نشانه شناس پیش از انجام هر کاری باید یک سری پیش فرض ها را در نظر داشته باشد.
1. پس از پیدا کردن معنا باید نشان بدهیم که چه فرآیندی طی شده است که این معنا را تولید می کند. (تشریح فرآیند معنا پردازی)
2. در عکس یک گرایش وجود دارد که خود را عین بیرون و واقعی نشان دهد. اما این پیش فرض غلط است. عکاس از بیرون زوایا و حالت های مختلف انتخاب می کند تا پیام فردی خودش را بازنمایی کند.
سوزان سانتاک که چند کتاب پایه ای درباره عکس دارد (در کتاب درباره عکس):
عکاس مشاهده گری تیز بین و بی طرف فرض می شود، یک دبیر تا یک شاعر.
اما وقتی مردم به سرعت دریافتند که هیچ کس عکس یکسانی نمی گیرد، این پیش انگاشت که دوربین تصویری غیر شخصی و عینی ارائه می دهد از بین رفت.
3. عکس های فوتوژورنالیستی عکس هایی است که از مسابقات فوتبال یا رویدادهای سیاسی گرفته می شود. این عکس ها نیز جزو آثار هنری به حساب می آیند. از دیدگاه نشانه شناسی می توان آنها را نیز مطالعه کرد.
عکس را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
1. عکس های برنامه ریزی شده
2. عکس های برنامه ریزی نشده
در عکس های برنامه ریزی نشده، عکاس فرصت زیادی برای عکاسی ندارد. او دچار حس مکاشفه می شود و دست به انتخابی می زند که نتیجه آن آثار خوبی می شود.
عکس های برنامه ریزی شده بیشتر شبیه نقاشی هستند که انگار روی عکس کار شده است. عکس «زن بدون روح» اثر آرمان استانیان که در نمایشگاه لندن شش هزار پوند به فروش رفت و این عکس ها به نقاشی نزدیک هستند.
عکس های بهمن جلالی انواع نگاه در عکس را نشان می دهند.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- عکس محصول قرن نوزدهم و بیستم است و اوج آن متعلق به قرن بیستم می باشد.
اولین عکس های غیر هنری ثبت شده «نسه فور نیچه» به فیزیکدان فرانسوی (1833-1765) بر می گردد.
در سال 1831، نقاش فرانسوی لوئیس داگور (Louis Daguerre) توانست اولین عکس مثبت را چاپ کند.
در سال 1899 اولین دوربین عکاسی توسط جورج ایستمان امریکایی تولید شده است.
در دهه 1950 دوربین های با سرعت و حساسیت بالا ساخته شد که امکان عکس برداری در نور خیلی کم را امکان پذیر ساخت.
و در دهه 1990 دوربین های دیجیتال به بازار معرفی شدند که نور را بلافاصله به اطلاعات دیجیتالی قابل نمایش روی مانیتورهای ال سی دی نشان می دادند.
رابطه عکاسی به مشابه هنر به ابتدای عکاسی بر می گردد. دو عکاس سوئدی اسکار گوستاو رجلندر و عکاس انگلیسی هنری پیچ رابینسون به عکس نگاه هنری داشتند. آنها می گفتند که عکاس دست به انتخاب می زند انتخاب زمان و زاویه انتخابی است و معنایی در عکس نهفته است که بسته به نگارش و نگرش عکاسی دارد.
تنظیم نور، زاویه دید، درجه زوم و شیوه های مختلف ظهور و چاپ عکس را عکاس انتخاب می کند.
عکاس روی مکاتب ادبی و نقاشی داشت. چون همراه واقع گرایی و ناتورالیسم بودند. عکاسی در دنیای امروز جایگزین نقاشی شده است و بلکه نقش جداگانه ای پیدا کرده است.
عکس ارتباط مستقیم با هویت دارد و شیوه هایی که ما عکس می گیریم بازگو کننده تعریفی است که ما از خودمان و جهان داریم.
عکس به ما بگوید که ما چه کسی هستیم.
عکس نشان می دهد که حضور مستمرمان در جهان وجود دارد.
و عکس نشان دهنده میل ما به بقاء است.