مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

فرهنگ از منظر معنای ضمنی

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- فرهنگ نظامی بزرگ از معانی ضمنی است که در قالب یک ابر رمز انسجام یافته است. و این را به وجود می آورد که اعضای یک فرهنگ تعاملاتی هدفمند داشته باشند و جهان را به اشکالی خاص بازنمایی کرده، درباره آن بیاندیشند.



در این میان بحث از سپهر نشانه ای (Semiosphere) است که به فرهنگ از معنای نشانه شناسی اشاره دارد.

هر نشانه باید دارای ساختار باشد تا بتوان از آن معنایی را استخراج کرد. 

  • اولین شرط ساختمندی این است که نشانه باید متمایز باشد. (Distinction) 

مثلا در فارسی واژه «باد» و «داد» باید با هم مجزا باشند که بتوان آنها را تفکیک کرد. چون تمایز معنایی ایجاد می کند. این تنها در زبان نیست، بلکه در نشانه ها نیز همین است.

این دو نشانه معنای متفاوتی را ارائه می دهند. 

الف) نشانه یک فلش به سمت بالا و به رنگ قرمز

ب) نشانه یک فلش به سمت چپ و به رنگ سبز

  • شرط دوم: نشانه باید شکل قابل پیش بینی داشته باشد.
ما در نشانه باید از قواعد قابل پیش بینی استفاده کنیم. یعنی اگر زبان فارسی را استفاده می کنیم، نمی توانیم از نشانه های زبان ژاپنی بهره بگیریم.

نشانه باید تابع این قواعد در محور همنشینی قرار بگیرد.

مفهوم همنشینی با مفهوم «قیاس» یا Analogy معادل قرار می گیرند.

قواعد عام به ما بر می گردند و ما اول چیزهای کلی را یاد می گیریم و آنها را تبدیل به قاعده می کنیم.

مثلا بچه با این موارد روبرو می شود:

می خرم --> خرید

می دزدم--< دزدید

می برم--> برید

و این می شود قاعده و با استفاده از این قاعده می گوید:

می پزم--> پزید

یادگیری ما بر اساس قیاس است.

بنابراین یک نشانه، نشانه به حساب می آید.

باید در محور جانشینی و همنشینی درست عمل کند.

در محور جانشینی، قابل تفکیک باشد.

در محور همنشینی، تابع قوانین خاص باشد.



معرفی فیلم نام گل سرخ

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- فیلم نام گل سرخ، اثری از امبرتو اکو، زبانشناس ایتالیایی است که این فیلم نشانه شناسی را وارد فرهنگ عامه کرد.

در ادامه معرفی این فیلم را مطالعه می کنیم:

نام گل سرخ (به آلمانی: Der Name der Rose) فیلمی آلمانی-فرانسوی-ایتالیایی به کارگردانی ژان ژاک آنو و محصول سال ۱۹۸۶ است.



خلاصهٔ داستان فیلم

«ویلیام» (کانری)، کشیش تیزهوش انگلیسی، به‌همراه «آدسو» (اسلیتر)، شاگرد جوانش، برای شرکت در مباحثه‌ای الهی دربارهٔ عیسی مسیح، به صومعه‌ای در شمال ایتالیا می‌روند. راهب بزرگ صومعه آنان را از مرگ مرموز یکی از کتابداران کتابخانه آگاه می‌کند، و وقتی فردای آن روز جسد راهب دیگری که مترجم یونانی بوده در کتابخانهٔ صومعه پیدا می‌شود، «ویلیام» و «آدسو» برای یافتن علت مرگ آنان به بخش کتاب‌های خطیِ کتابخانه راه می‌یابند...


ویژگی‌های فیلم‌نامه

در اقتباس آنو از رمان پُرآوازهٔ اومبرتو اِکو، نویسنده و نشانه‌شناس ایتالیایی، وفاداری کامل به متن داستان حفظ شده‌است. ماجرا در اوایل سدهٔ چهاردهم میلادی اتفاق می‌افتد و کانری به‌عنوان «شرلوک هولمز» قرون وسطایی، به کشف حقیقت دست می‌یابد. او، که خود زمانی از مفتشان مذهبی بوده، وقتی در می‌یابد کتاب بوطیقای ارسطو را برای جلوگیری از انتشار دانش آن به دیگران، آلوده به سم می‌کنند، ازطریق نشانه‌ها و معناها ــ درست مثل اکو ــ به تحقیقات خود ادامه می‌دهد. آنو معتقد است که فیلم او تجربه‌ای از نوع باستان‌شناسی، و نه نشانه‌شناسی است. اما در مجموع، فضای پُررمزوراز فیلم، که شباهت آن را به آثار رومن پولانسکی نزدیک می‌کند، و توان آنو در انتقال وفادارانهٔ روح روایت اکو، نام گل سرخ را قابل توجه می‌سازد.

نشانه چیست؟

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- چیزی که نشانه به آن اشاره دارد در منطق مصداق Reference نامیده می شود. 

مصداق مادی (اسم ذات) که در جهان خارج تجسم دارد مانند: گربه، دیوار، سنگ و...

مصداق انتزاعی (اسم معنا) که حضور انتزاعی در ذهن دارد و نمی توان آن را در جهان خارج یافت یا آن را نشان داد. مثل فکر عالی، عشق، صلح و ...

می توان به کمک نشانه ها به اشیاء یا اندیشه ها ارجاع داد و درباره آنها صحبت کرد بدون آن که لازم باشد این اشیاء یا اندیشه ها در مقابل ما حاضر باشند. مثلا می توان درباره گربه صحبت کرد بدون اینکه گربه ای واقعا در مقابل ما حاضر باشد.

این کار از طریق تصویر ذهنی (Image) صورت می گیرد.



به تصویری که نشانه ها در ذهن ایجاد می کنند مفهوم یا Concept گفته می شود.

ما به تصاویر واژه Arcotype را ارجاع می دهیم.

مفاهیم را به لحاظ نسبتی که با یکدیگر دارند به سه دسته تقسیم می کنیم:

1. مفاهیم بلند پایه

2. مفاهیم پایه

3. مفاهیم دون پایه

اگر بخواهیم این را در مثال نشان دهیم می توانیم درباره گربه بگوییم: مفاهیم بلند پایه درباره گربه می تواند «گربه سانان» را شامل شود. مفهوم پایه آن نیز می تواند شامل «گربه»، «شیر»، «ببر» و ... شود. مفاهیم دون پایه آن نیز شامل «گربه ایرانی»، «گربه سامی» و ... می شود.

بعد از تشخیص این که یک نشانه (مثل گربه) چه نوع مفهومی دارد، (گربه به مثابه یک مفهوم پایه)، باید دید که این مفهوم به لحاظ فردی، اجتماعی، فرهنگی چه بار معنایی را در خود دارد. مثلا گربه در امریکا و اروپا یک حیوان خانگی دست آموز است که دوست و همراه خانواده و فرد می باشد.

در چین، گوشت آن قابل خوردن است.

در مصر باستان، یک حیوان خانگی مقدس بوده است.

در ایران نیز باید دید که گربه چه جایگاهی دارد.

بنابراین یک نشانه با توجه به بخش بندی که تا کنون شد، سه جنبه دارد:

1. یک شکل فیزیکی (شکل نوشتاری یا گفتاری گربه)

2. یک مفهوم (گربه به مثابه عضوی از خانواده گربه سانان)

3. معنای فردی و اجتماعی