«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- چون نشانه ها گوناگون هستند، در نقاشی، معماری، فیزیک و شیمی و ... هر کدام چیزی هستند و دانشمندان از نشانه های مختلف استفاده می کنند.
نشانه شناسان از کد یا رمزگان یا رمز ترجمه می کنند.
لباس یک رمزگان است و در نشانه شناسی لباس یک حوزه عمده است. یکی از این نظام ها، نظام رمزگانی فکری/علمی (Intellectual Code) است که در هندسه و ریاضیات و منطق و ... به کار می رود.
در اینجا با مفهوم رمزگان اجتماعی روبرو می شویم.
رمزگان اجتماعی: به موارد اجتماعی مرتبط است.
رمزگان به دو دسته تقسیم می شود:
1. رمزگان علمی
2. رمزگان اجتماعی
رمزگان های علمی همیشه ثابت هستند اما رمزگان های اجتماعی تغییر معنایی و شکلی پیدا می کنند.
رمزگان اسطوره ای از قدیم تا الان حضور دارند.
نظام های رمزگان امکان تغییر را در بافت امکان پذیر می کنند.
مداد شکسته در خیابان هیچ معنایی ندارد اما مداد شکسته در یک موزه دارای معنای خاصی در نظام رمزگان موزه می دهد.
در واقع در یک قاب قرار می گیرد و معنا پیدا می کند.
فرهنگمان کار فهم را برای ما انجام می دهند. در نتیجه: فرهنگ یک سپهر نشانه ای است.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- بین پیام و معنا تفاوت وجود دارد. البته تیتر را دقت نکنید. بحث چیز دیگری است که در ادامه به آن خواهم پرداخت.
هوا گرم است.
در کاربرد شناسی--> معنا گرمی--> پیام ابر قراردادی ارتباط
نشانگی (Semiosis) توانایی بشر برای تولید و درک نشانه هاست.
بازنمایی (Representations): از توانایی نشانگی خودمان برای تولید Xهای پیرامونمان استفاده می کنیم.
بازنمایی فرآیندی است که فرم (X) معنا/ پیام (Y) را در کنار هم قرار می دهیم. (بعد از بازنمایی ما به عنوان مخاطب مرحله تفسیر را انجام می دهیم.
تولید کننده یک سوی قضیه است و من بازنمایی می کنم و نظام نشانه را تولید می کنم. و شما که این را می شنوید (می خوانید) و سعی می کنید که Yها را درک کنید. به تلاش برای درک این Y ها تفسیر Interpreting می گویند.
بازنمایی--> تفسیر
نشانه شناسی--> فرآیند تولید نشانه و تفسیر نشانه.
پرس این فرآیند را به شکل یک نظام سه مولفه ای تعریف کرده است.
سوسور دو بعدی تفسیر می کند--> دال +مدلول
پرس سه بعدی تفسیر می کند:
بازنما (Representamen) (بازنمون) یعنی شکل فیزیکی بازنمایی (X)
موضوع (Object) چیزی که بازنمایی به آن اشاره دارد.
تعبیر (Interpretent): معنی یا معانی ای که از بازنمایی حاصل می شود. (Y)
دیدگاه پرس به دیدگاه علوم اجتماعی بسیار نزدیک است.
سوسور می گوید: مدلول یعنی چیز ثابتی است.
پرس می گوید: تغییر یعنی چیز فردی است.
پرس می گوید: کل فرآیند انتساب معنا یا تعبیر به بازنما، تفسیر نامیده می شود.
مثال: واژه عبادت را در نظر بگیرید:
1. فعالیتی فیزیکی (موضوع) در جهان خارج وجود دارد که عبادت نامیده می شود.
2. این فعالیت ممکن است به شکل های مختلفی بازنمایی شود.
الف) به صورت شعر، تصویر، مجسمه و ... بازنمایی می کنید و به هرکدام از آنها یک بازنما می گویند.
3. معانی (تعبیر) مرتبط با این بازنما نه تنها به سازنده آن (شاعر، عکاس، مجسمه ساز و ...) باز می گردند بلکه به شرایط فرهنگی و اجتماعی از پیش موجودی که بازنمایی در آن روی داده است نیز مربوط می شود.
4. بازنمایی عبادت در فرهنگ های هندی، چینی، ایرانی با انگلیسی متفاوت است و بازنمایی متفاوتی نیز ممکن است استفاده شود.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- بحث پیرامون ساختارهای جانشینی و همنشینی است که از استاد گرانقدر، دکتر سید علی اصغر سلطانی نقل می شود.
ساختار جانشینی و همنشینی را در نظام نشانه ای تابلوهای راهنمایی و رانندگی می توان مشخص کرد.
مثلا مثلث نشانه ای از خطر است.
در محور همنشینی کل آنها در دل همنشینی آمده اند.
در محور جانشینی از هم تفکیک می شوند.
رنگ آبی نشانه اطلاع رسانی است.
رنگ قرمز نشانه خطر است.
یک پایان نامه در مجموع یک نشانه است و از نشانه های کوچکتر تشکیل شده است.
همنشینی در یک پایان نامه: مقدمه، پیشینه، چارچوب نظری و روش، داده ها و تحلیل داده ها، نتیجه گیری.
جانشینی در یک پایان نامه: موضوع و سبک نگارش
شطرنج: قواعد کلی همه چیزهایی است که همه انجام می دهند و همنشینی است و راهی که هر فرد می رود، قاعده جانشینی است.
کل فرآیند: X=Y
X برای اینکه شرایط نشانه را داشته باشد، باید در محور همنشینی و جانشینی قرار بگیرد که بتوان با آن بازی کرد.
X از یک حد کوچک شروع می شود و به بزرگترین حد خودش می رسد.
شما کل بنا را می توانید یک نشانه بگیرید؛ یا بخشی از آن را در نظر بگیرید.
Y بزرگتر برای X بزرگتر و X بزرگتر برای Y بزرگتر.
گاهی مثلا می پرسیم کلمه «کارد» چیست؟
گاهی از کسی که یک رمان خوانده است می پرسیم از این داستان چی فهمیدی؟
به X بزرگتر در نشانه شناسی متن می گویند.
کل فیلم، کل پایان نامه، کل داستان برابر است با یک متن و معنای کلی آن می شود پیام آن.