«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- قوم مداری در سال 1920 توسط سامنر مطرح شد. وی معتقد بود که گروه خاصی مرکز همه گروه هاست.
در اینجا وی مفهوم خود و دیگران را به همراه مفاهیم سلطه و غیر سلطه مطرح می کند.
اینکه کشورهایی مانند هند و الجزایر تحت استعمار زبانی نیز قرار گرفته اند. در واقع رویکرد قوم مدارانه یعنی به یک گروه برتری بدهید و گروه های دیگر را در سطوح پایین تر به شمار آورید.
این ارزش گذاری در رویکردهای مردم شناسانه کمتر مقبولیت پیدا می کنند. در واقع علوم اجتماعی بیشتر نگاه مشاهده ای به پدیده ها دارد در حالیکه رویکرد قوم مداری به صورت ارزشی و به منظور ارزش گذاری به مطالعه فرهنگ ها می پردازد تا فرهنگی را فرادست و فرهنگ دیگر را فرودست نشان دهد.
بحث نسبیت فرهنگی در مقابل مفهوم قوم مداری در علوم اجتماعی مطرح شده است که نگاهی متعادل تر نسبت به فرهنگ ها ارائه می دهد.