«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- زبان بدن چیزهایی که به بدن آویزان می شود را در بر می گیرد. مدل مو و ... را می گویند.
مطالعه علمی زبان بدن را «حرکت شناسی» می گویند.
حرکت شناسی در انگلیسی معادل واژه «Kinesics» است که آغاز گر آن ری برد ویستل می باشد که با کند کردن فیلم حرکت های بدن را بنیان گذاری کرده است.
البته این علم را نباید با کینزولوژی که در پزشکی مطرح است اشتباه گرفت.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- تماس چشمی یکی از عناصری است که می توان در نشانه شناسی آن را مطالعه کرد و بر این اساس موارد زیر ملحوظ شود:
1. طول مدت تماس چشمی در فرهنگ های مختلف بیانگر نوع رابطه است.
2. تماس صریح و ممتد به معنای به چالش طلبیدن است.
3. در خیلی از فرهنگ ها طولانی نگاه کردن به معنای شر و شیطان است.
نگاه مستقیم به معنای تهدید می باشد. این نوع تماس چشمی غیز ارادی است.
4. گشاد شدن مردمک چشم ها نشان تعجب کردن است.
5. نازک کردن پلک نشانه اندیشناک بودن و محزون بودن است.
6. نزدیک شدن ابروها به همدیگر، به طور جهانی در تفکر بودن را نشان می دهد و بالارفتن ابروها تعجب را نشان می دهد.
7. در جنوب اروپا بیشتر به چشم هم خیره می شوند و در کشورهای امریکای شمالی خیره نمی شوند.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- این نشانه شناسی نشانگان خودش را دارد. و در این نشانه شناسی بحث می شود که چگونه این نشانه ها معنا را منتقل می کنند؟ چرا آن معنای مورد نظر را منتقل می کنند؟
برای نشانه شناسی نیاز به چند چیز داریم:
1. مشاهده
2. فیلم برداری و عکاسی
برای نشانه شناسی باید مسیر زیر دنبال شود:
1. خصوصیات نشانه ای که در پس رفتار مردم وجود دارد. (تصویرگونگی، نمایگی، نمادگرایی و ...)
2. ربط دادن این خصوصیات به فرهنگ مد نظر
3. مستند سازی و تبیین تاثیرات روی افراد
4. چگونه این ها در سپهر نشانه ای با هم مرتبط هستند.
5. بهره گیری از یافته های رشته های دیگر برای تبیین های عمیق تر.
رفتارهای غیر کلامی معمولا طبیعی هستند اما در واقع طبیعی نیستند.
علامت هایی که به شکل نشانه عمل می کنند:
1. ارادی
2. غریزی
علامت های غریزی آنهایی هستند که حیوانات به طور غیر ارادی انجام می دهند. اما ما گاهی اینها را به طور ارادی به کار می بریم.
اکهام در سال 1963 تحقیقی انجام داده است که آیا می شود برای حرکت های بدن معنایی را در نظر گرفت یا نه؟ وضعیت ابرو، شکل چشم، شکل دهان، اندازه سوراخ بینی و ... می تواند X در نظر گرفته شود.
بر این اساس ما انواع چهره های ارادی داریم:
1. چشمک زدن
2. اشاره کردن با چشم
3. حرکت با زبان
بازنمایی خود:
به همین دلیل بر اساس چره فرد معمولا راجع به شخصیت و زیبایی و زشتی اش قضاوت می کنیم. در نتیجه از ابتدای شکل گیری فرهنگ افراد به گونه ای به آرایش و پیرایش می پردازند.
اکهام درباره چهره و عشق می گوید:
چهره هایی که برای ما محبوب هستند برای انسان های مختلف متفاوت هستند و برای مردها نیز متفاوت است.
آقای مانی (1986) می گوید: ما در ذهن خودمان یک تصور از عشق داریم که در نتیجه تجربه زیسته ایجاد می شود.