«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- فرهنگ نظامی بزرگ از معانی ضمنی است که در قالب یک ابر رمز انسجام یافته است. و این را به وجود می آورد که اعضای یک فرهنگ تعاملاتی هدفمند داشته باشند و جهان را به اشکالی خاص بازنمایی کرده، درباره آن بیاندیشند.
در این میان بحث از سپهر نشانه ای (Semiosphere) است که به فرهنگ از معنای نشانه شناسی اشاره دارد.
هر نشانه باید دارای ساختار باشد تا بتوان از آن معنایی را استخراج کرد.
مثلا در فارسی واژه «باد» و «داد» باید با هم مجزا باشند که بتوان آنها را تفکیک کرد. چون تمایز معنایی ایجاد می کند. این تنها در زبان نیست، بلکه در نشانه ها نیز همین است.
این دو نشانه معنای متفاوتی را ارائه می دهند.
الف) نشانه یک فلش به سمت بالا و به رنگ قرمز
ب) نشانه یک فلش به سمت چپ و به رنگ سبز
نشانه باید تابع این قواعد در محور همنشینی قرار بگیرد.
مفهوم همنشینی با مفهوم «قیاس» یا Analogy معادل قرار می گیرند.
قواعد عام به ما بر می گردند و ما اول چیزهای کلی را یاد می گیریم و آنها را تبدیل به قاعده می کنیم.
مثلا بچه با این موارد روبرو می شود:
می خرم --> خرید
می دزدم--< دزدید
می برم--> برید
و این می شود قاعده و با استفاده از این قاعده می گوید:
می پزم--> پزید
یادگیری ما بر اساس قیاس است.
بنابراین یک نشانه، نشانه به حساب می آید.
باید در محور جانشینی و همنشینی درست عمل کند.
در محور جانشینی، قابل تفکیک باشد.
در محور همنشینی، تابع قوانین خاص باشد.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- دکتر علی اصغر سلطانی، در کلاس نشانه شناسی بحث دلالت یا Signification را بر اساس کتاب مارسل دانسی مطرح کرد.
نشانه شناسان به دنبال پاسخ به چیستی، چگونگی، چرایی معنا هستند. فرآیندی که در ذهن اتفاق می افتد و ما معنا را به صورت نشانه متصل می کنیم.
پیش از همه باید بگوییم که معنا چیست؟
آدگون و ریچاردز (1923) در اثرشان معنای معنا؛ 23 معنا را برای واژه «معنا دادن» (To Mean) در انگلیسی پیدا کردند. در فارسی، معنا در موارد زیر به کار می رود:
معنای «کاریز» چیست؟= مفهوم
قرمز به معنای توقف است= نشان دهنده
آیا زندگی معنایی دارد؟= هدف
نگاه پر معنایی به من کرد- نوعی نگاه
از نگاه انسانگرایان= رویکرد
در حقیقت مشکل این است که برای تعریف یک چیز به ناچار وارد یک چرخه یا دور می شویم زیرا برای ارائه معنای یک واژه از واژه های دیگر استفاده می کنیم.
معنا چیزی است که هرکسی فهمی شهودی از آن دارد اما در عمل کسی نمی تواند آن را توضیح دهد.
معنا و دلالت تقریبا یکی هستند که در ذهن اتفاق می افتد.
دلالت=X و X=Y
دو نوع دلالت داریم. یکی دلالت صریح است و دیگری دلالت ضمنی است که به معنای Denotation و Conotation می باشند.
برای مثال: خانه همان مکانی برای زندگی است. اما معنای ضمنی آن یعنی رنگ، اندازه و ... معانی که از آن دور می شوند. خانه ملت، کارخانه، خانه هنرمندان و ... معانی ضمنی آن است.
اسگود سوچی و تاننجام (1957) در کتاب سنجش معنا، راه جالبی را برای بیرون کشیدن معنای ضمنی یک مفهوم که افتراق معنایی (Semantic Differential) نامیده می شود ابداع کرد.
تحقیقات بر این اساس نشان می دهد که در جوامع مختلف، برداشت های متفاوتی وجود دارد و اگر کل جامعه ایران را بررسی کنیم، الگوهای فرهنگی مشخصی وجود دارد. با این روش می شود دلالت ضمنی بدست آورد.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- فیلم نام گل سرخ، اثری از امبرتو اکو، زبانشناس ایتالیایی است که این فیلم نشانه شناسی را وارد فرهنگ عامه کرد.
در ادامه معرفی این فیلم را مطالعه می کنیم:
نام گل سرخ (به آلمانی: Der Name der Rose) فیلمی آلمانی-فرانسوی-ایتالیایی به کارگردانی ژان ژاک آنو و محصول سال ۱۹۸۶ است.
خلاصهٔ داستان فیلم
«ویلیام» (کانری)، کشیش تیزهوش انگلیسی، بههمراه «آدسو» (اسلیتر)، شاگرد جوانش، برای شرکت در مباحثهای الهی دربارهٔ عیسی مسیح، به صومعهای در شمال ایتالیا میروند. راهب بزرگ صومعه آنان را از مرگ مرموز یکی از کتابداران کتابخانه آگاه میکند، و وقتی فردای آن روز جسد راهب دیگری که مترجم یونانی بوده در کتابخانهٔ صومعه پیدا میشود، «ویلیام» و «آدسو» برای یافتن علت مرگ آنان به بخش کتابهای خطیِ کتابخانه راه مییابند...
ویژگیهای فیلمنامه
در اقتباس آنو از رمان پُرآوازهٔ اومبرتو اِکو، نویسنده و نشانهشناس ایتالیایی، وفاداری کامل به متن داستان حفظ شدهاست. ماجرا در اوایل سدهٔ چهاردهم میلادی اتفاق میافتد و کانری بهعنوان «شرلوک هولمز» قرون وسطایی، به کشف حقیقت دست مییابد. او، که خود زمانی از مفتشان مذهبی بوده، وقتی در مییابد کتاب بوطیقای ارسطو را برای جلوگیری از انتشار دانش آن به دیگران، آلوده به سم میکنند، ازطریق نشانهها و معناها ــ درست مثل اکو ــ به تحقیقات خود ادامه میدهد. آنو معتقد است که فیلم او تجربهای از نوع باستانشناسی، و نه نشانهشناسی است. اما در مجموع، فضای پُررمزوراز فیلم، که شباهت آن را به آثار رومن پولانسکی نزدیک میکند، و توان آنو در انتقال وفادارانهٔ روح روایت اکو، نام گل سرخ را قابل توجه میسازد.