مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

نقد جامعه شناسانه فیلم عروس (1369)

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»-در این یادداشت به نقد جامعه شناسانه ای از فیلم عروس به همراه معرفی آن می پردازیم که از سایت وبلاگیها دریافت شده است.


فیلم : عروس



کارگردان : بهروز افخمی



بازیگر نقش اول زن : نیکی کریمی



بازیگر نقش اول مرد : ابوالفضل پورعرب



سال ساخت : 1369



 


خلاصه داستان :


در فیلم عروس حمید پسری که از تازه فارغ التحصیل از دانشگاه شده و شغل و درآمدی ندارد و عاشق دختری می شود که خانواده او از وضعیت مالی خوبی برخوردارند و اختلاف طبقاتی باعث 

می شود که پدر عروس با ازدواج آنها مخالفت کند. حمید برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش وارد قاچاق دارو می شود و ... و رضایت پدر عروس را بدست می آورد و ... حمید برای ماه عسل به شمال سفر می کند و در بین راه با زنی تصادف می کند و از ترس مجازات فرار می کند، ولی همسرش به رفتار حمید اعتراض دارد، چون حمید برای کمک به مصدوم برنمی گردد خودش برای کمک به مصدوم به بیمارستان مراجعه می کند و در طی این مدت متوجه کارهای غیرقانونی حمید می شود و قصد جدائی از حمید را دارد و ... حمید توضیح می دهد که کارهای غیرقانونی او به خاطر او و پدرش بوده و حالا برای رهایی از مشکلات باید به او کمک کند. 


نقد فیلم:


فیلم عروس نه تنها در دهه ای که در آن ساخته شد و به نمایش در آمد، بلکه در تاریخ سینمای پس از انقلاب اثر مهمی داشت.


ساخت فیلم عروس یک نوع تحول در سینمای ایران بوجود آورده است فیلم عروس نمونه ای تأثیرگذار از بخشی از سینمای ایران است که با ساخته شدنش خیلی چیزها را تغییر داد. تا قبل از فیلم عروس چیزی به نام ستاره بازیگر زن مطرح نبود وتصویر کلوز آب چهره زن در فیلمها دیده نمی شد اما در فیلم عروس این اتفاق افتاد.


جایگاه زن در سینما با آمدن فیلم عروس مسیر خود را باز کرد و نقش اجتماعی زن در این فیلم پر رنگ تر شد و مورد محوریت قرار گرفت. فیلم عروس خوش ساخت و کاملاً حرفه ای است و فیلم پر کشش و گیرایی است.



عروس در کادر اسکوپ ساخته شده و فیلمی پر از فکرهای سینمایی قابل درک است.


فیلمنامة خوبی دارد هر چند قسمت اول فیلم با قسمت پایانی فیلم تفاوتهایی احساس 

می شود. اما در قسمت دوم کم حادثه ولی یک نوع تنش درونی وجود دارد که تا پایان تماشاگر را در التهاب نگه می دارد؛ فیلم بصورت خیلی عادی تمام می شود و فیلم از کلیشه ها و شعارها بدور است. نوع ساخت فیلم عروس و صحنه های که ذهن مخاطب را درگیر می کند از امتیازهای برجسته آن است.


فیلم عروس نسبت به مسایل اجتماعی حساسیت نشان می دهد و همین به جذابیت فیلم می افزاید و این جذابیت با جسارتی که افخمی در دیالوگ بکار می گیرد دو چندان می شود. فیلم در تک تک 

صحنه هایش مطلب دارد و در مدیوم شأن تصویر (عروس) وقتی که کابوس مرگ زن (تصادف) به زمان حال برمی گردد قرمزی نور آژیر ماشین پلیس و آمبولانس یک لحظه در صحنه قبل روی او 

می ماند.


فیلم میزانسن؛ حرکات دوربین، بازیها، شخصیت پردازی و داستان گویی و شیوه روایت درست و جذابی دارد که این نشان از توانایی کارگردان در ساخت فیلم است.


کارگردان در این فیلم نشان می دهد که حتی در بدترین شرایط و با امکانات کم می توان فیلم خوب و در عین حال پرفروش ساخت. در مجموع آنچه عروس را بعنوان یک نقطه عطف در سینمای ایران ماندگار می کند توانایی کارگردان در پرداخت سینمایی قصه ای است. فیلم عروس نشانه پایان گذر از یک دوران به دوران دیگر است.


افخمی در فیلم عروس استادانه برخورد می کند؛ او تماشاگر را می شناسد. تماشاگر در کاراکتر اول فیلم که جوانی است انحراف یافته از مسیر حق پای در تجربه ارزشمند معصومیت بشر می گذارد و حقیقت وجود خود را در می یابد، تماشاگر نه می تواند خود را با حمید کاملاً برابر بداند و نه می تواند از او فاصله بگیرد و تا آخر راه با او می ماند و در تجربیات او شریک می شود. از لحاظ اجتماعی وقایع و حوادث فیلم، شخصیتها و دیالوگ ها به گونه ای است که مخاطب داستان فیلم را دنبال می کند بدون آنکه نظرات خودش را دخیل دهد.


فیلم در زمانی ساخته شد که تازه جنگ تمام و آثار جنگ در جامعه مشهود است و فضای سینمای ایران بیشتر با سینمای دفاع مقدس عجین بود و مخاطبان سینما بیشتر با اصطلاحات جنگ و مفاهیم جنگ آشنا هستند، اما فیلم عروس نوع دیالوگهای آن کاملاً فرق داشت و موضوع فیلم کاملاً اجتماعی است.


بعد از مراسم عروسی هنگامی که عروس و داماد عازم شمال هستند رادیو مارش جنگ می نوازد که نشان از حال و هوای دوران جنگ دارد و یا جایی که حمید به ملاقات پدر عروس می رود در زمینه تصویر جوانانی را می بینیم که درگیر و دار جنگ هستند که کارگردان بدون آنکه موضع بگیرد، تعارض این دو موقعیت را به تصویر کشیده است. حمید در راه شمال با یک زن تصادف می کند و از صحنه فرار می کند که به نظر می رسد تماشاگر عمل او را نه تأئید می کند و نه رد چون تماشاگر از حمید بیزار نمی شود و احساس یک اضطراب شدید دارد و دلش می خواهد که حمید برگردد و به زن حادثه دیده کمک کند، تماشاگر دلش می خواهد که حمید پشیمان شود و راهی برای بدست آوردن دل عروس پیدا کند.


از طرف دیگر گذشته ننگین حمید (قاچاق دارو) همچنان باقی است و این درسی برای جامعه است و یک تذکری بزرگ برای انسان که ماهیت خود را می سازد فیلم به جامعه این نکته را می آموزد که بعضی از اشتباهاتی که انسان انجام می دهد که قابل جبران نیست، مهم انتخاب ها و تصمیم هایی است که گرفته می شود و اثرات جاودانه دارد؛ پس باید با آگاهی کامل تصمیمات گرفته شود.



کارگردان فیلم به روحیات مردم کاملاً توجه کرده و شرایط زمانی را درک کرده است (دوران جنگ) موسیقی فیلم که اثر زنده یاد بابک بیات می باشد کاملاً هماهنگ با فیلم می باشد.


نکته آموزنده اجتماعی را در صحنه آخر فیلم می بینیم که حمید بعد از آن که همه ماجراها را پشت سر گذرانده منتظر است که چراغ راهنمایی تونل سبز شود و از آن عبور کند؛ کودکی در صندلی عقب اتومبیل جلویی نشسته است و برای او شکلک در می آورد حمید ناگهان در وجود آن کودک؛ معصومیت انسان را باز می یابد و همه آنچه که باید بداند درک می کند معصومیتی که دیگر باز نخواهد گشت، جریان طبیعی زندگی انسانی   لطف و معصومیت را بهم می ریزد و حمید به گریه 

می افتد و تماشاگر نیز با او گریه می کند و خود را انسانی در کنار انسانهای دیگر می یابد؛ نه خوبتر از آنها و نه بدتر از دیگران، آنگاه برای مهرورزی خود به فرزندان و همسرش و حیات بشری معنایی عمیق و غیرقابل بیان می یابد که انسان ها بیشتر با قلبشان زندگی می کنند تا عقلشان.


عروس عشق بین زن و مرد را بصورت واقعی به تصویر کشید وجاذبه های بین زن و مرد فارغ از موقعیت های اجتماعی و وضعیت بشر در برابر جهان اطراف خودش و نیروهای مجردی که در حیات او دخالت دارند طرح نمی شود و همه چیز واقعی است.


قبلاً اشاره شد که فیلم عروس باعث گذر سینمای ایران از یک دوران به دوران جدید شد؛ تا از قبل از آن تصویر کلوزآپ زن در فیلمها دیده نمی شد و در این فیلم تصویر کلوزآپ نیکی کریمی وجود دارد و از این به بعد نقش زن در سینمای ایران برجسته تر شد و تغییرات چشمگیری پیدا کرد و این تغییرات شامل : میزان حضور زنان در فیلم ها، کیفیت مشاغل، نوع پوشش، طبقه اجتماعی، نوع مهارتهای فردی، مضامین دیالوگها، میزان تحصیلات و ... می شود.


در واقع یک تغییر در سیاست گذاری های فرهنگی در سینمای ایران شد و فیلم های تولید شده بعد از آن کم کم در ارتباط با موضوعات زنان بوده است؛ زنان نقش اصلی و حضور چشمگیر در فیلمها دارند.


در گذشته طرح موضوعاتی مثل چند زنی، عشق زمینی، ازدواج موقت، کلوزآپ هنرپیشه زن به عنوان تابو تلقی می شد.


از طرف دیگر مشاهده می کنیم از این فیلم به بعد نقش هایی که زنان در فیلمها بازی 

می کنند نیز تغییراتی کرده است قبلاً نقش هایی مثل همسر، کدبانو و مادر ظاهر می شدند اما بعد از فیلم عروس نقش هایی مثل پرستار، خبرنگار، دانشجو، کارمند، مدیر و ... مشاهده می شود.


میزان حضور زنان در فیلم های بیشتر شده مثل من ترانه 15 سال دارم، دوزن و شوکران که همه نتایج بالا و تغییراتی که در سینمای ایران بوجود آمده و می توان پایه و اساس آن را فیلم عروس بهروز افخمی دانست.


نویسنده: ابولفضل ولی زاده


وبلاگ «نقد جامعه شناسی فیلم عروس ساخته بهروز افخمی» به صورت خودکار از وبلاگهای معتبر فارسی دریافت و با ذکر منبع نمایش داده شده است همچنین مسولیت مطالب آن بر عهده نگارنده آن میباشد و وبلاگیها هیچ گونه مسولیتی در قبال محتوای مطلب «آموزش نقد فیلم» ندارد.