«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- در این یادداشت برداشتهایی از مفاهیم سیاست فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی ارائه می شود. این متن دارای یکپارچگی نیست و هر بخش آن از یک منبع دریافت شده است.
سیاست فرهنگی
1. سیاست فرهنگی به مرور روشن تر می شود.
2. سیاست فرهنگی با وضع قانون نسبت دارد.
3. لوایح قانونی فرهنگی می تواند در جهت نگهداری و ارتقاء هرچه بیشتر میراث فرهنگی کشور اقدام کند.
4. سازمان هایی که در جهت سیاست فرهنگی حرکت می کنند عبارتند از: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، کمیسیون های فرهنگی مجلس و دولت، وزارت جوانان و ورزش، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، سازمان میراث فرهنگی.
5. میراث فرهنگی زیر نظر دولت، اداراتی دارد که وظیفه سیاست فرهنگی را در کشور بر عهده دارند.
6. ارگان های دولتی از جمله انجمن ها به مساله سیاست فرهنگی می پردازند.
7. سیاست فرهنگی: شیوه های بنیادین جهت انجام و مدیریت تعهدات فرهنگی و بخش مهمی از قانون گذاری را در هر کشور بر عهده دارد.
8. هدف از سیاست فرهنگی برطرف نمودن نیازهای فرهنگی مردم است.
9. مهمترین اقدام سیاست فرهنگی، آموزش است.
10. رشد و توسعه ادبیات و هنرهای کشور بخشی از رشد و توسعه فرهنگی محسوب می شود.
11. اعطای جوایز به آثار نقد ادبی و پیشنهادها
12. اکتشاف، حفاظت، نگهداری از میراث فرهنگی جزو سیاست های فرهنگی یک کشور به شمار می رود.
13. تجارت فرهنگی و رونق آن بخشی از سیاست فرهنگی است. تئاتر، نمایشگاه، سینما، موسیقی و ...
14. گسترش مطبوعات نیز بخشی از سیاست فرهنگی است.
15. روابط بین المللی فرهنگی، توسط سیاست فرهنگی تنظیم می شود. اینکه چه چیزی را بگیریم و چه چیز را نه.
16. سیاست های اقتصادی در حوزه سیاست فرهنگی اعمال می شود. و می تواند اثرگذار باشد:
الف. تقویت زیرساخت های فرهنگی
ب. راه اندازی سیستم کارآمد جمع آوری و تهیه بودجه
ج.افزایش سرمایه گذاری حوزه فعالیت های هنری
د. سیاست های کارآمد برای معافیت های مالیاتی حوزه فرهنگ
17. پروژه های فرهنگی ناشی از سیاست های فرهنگی یک کشور است.
18. اینترنت، تئاتر، سینما، دایره المعارف ها، ادبیات کودکان، سایت های فرهنگی
19. سیاست فرهنگی در واقع همان توافق رسمی و اتفاق نظر مسئولان و متصدیان امور در تشخیص، تدوین و تعیین مهمترین اصول و اولویت های لازم الرعایه در حرکت های فرهنگی است.
20. سیاست فرهنگی را می توان اصول راهنمای کارگزاران فرهنگی و مجموعه علایم و نشانه هایی دانست که مسیر حرکت را نشان می دهد.
21. سیاست فرهنگی معاهده ای است که سلسله ای از اصول و فروع یک حرکت فرهنگی را رسمیت می دهد و همفکری و همجهتی را با همکاری و هماهنگی توام می کند.
22. سیاست فرهنگی میثاقی است از آرمان ها، اعتقادات، ناظر بر تجربه ها و واقعیت محدود به ظرفیت ها، امکانات، توجه به آنیده و اهداف بعید و قریب در ظل قانون اساسی قرار دارد.
23. سیاست های فرهنگی حفظ و به دست آوردن فرهنگ را تسهیل می کنند.
24. اعطای یارانه های فرهنگی بر اساس سیاست های فرهنگی صورت می گیرد.
25. آگوستین گیرارد: توسعه فرهنگی: تجربه ها و سیاست ها
26. سیاست فرهنگی یک سیاست، نظامی غایی از اهداف، مقاصد عملی و شیوه هایی است که توسط یک گروه دنبال می شود و به وسیله یک سازمان اعمال می گردد. سیاست های فرهنگی در یک اتحادیه صنفی، یک حزب، یک نهضت آموزشی، یک شرکت، یک شهر یا یک دولت قابل تشخیص است.
27. حقوق فرهنگی از مبانی سیاست فرهنگی است.
سیاستگذاری فرهنگی
1. یکی از مسؤولیت های اساسی مدیریت فرهنگی در سطح ملی، پیشبرد توسعه فرهنگی است. مدیریت های فرهنگی در مسیر دستیابی به اهداف توسعه فرهنگی ناگزیر به استفاده از روش ها، تکنیک ها و ابزارهایی هستند که سیاست گذاری فرهنگی، در اولویتِ نخست و از مهم ترینِ آنهاست.
2. مسئولیت های دیگری که مدیریت فرهنگی علاوه بر سیاستگذاری فرهنگی باید به آنها توجه کند عبارتند از: برنامه ریزی فرهنگـی، آمـوزش فرهنگـی، پـژوهش فرهنگـی، اطلاع رسانی فرهنگـی، اقتـصاد فرهنگـی و حقـوق فرهنگـی
3. بخش عمده هر نوع سیاست گذاری برای رسیدن به توسعه پایدار است.
4. برای سیاستگذاری فرهنگی چند راهبرد وجود دارد که عبارتند از:
1) راهبرد نخبه گرا (سنتی): که بر نقش هویت ملی از طریـق حفـظ و حراسـت میـراث فرهنگی و احیای گذشته تاریخی در راستای تقویت غرور ملی تاکیـد دارد . فرهنـگ در این راهبرد، امری «زیبایی شناختی » به شمار می آید.
2) راهبرد توسعه: ای دستاورد مکتب مطالعات فرهنگی با دغدغة پیونـد بـین فرهنـگ و توسعه است که محورهایی چون همگانی کردن فرهنگ؛ پی ریزی مبانی فرهنگـی بـرای سیاستهای اقتصادی؛ توسعه متوازن بخش فرهنگ با سایر بخشها و توجه بـه افـزایش تولیدات فرهنگی را مدنظر داشته است.
3) راهبرد کثرت گرا: بر خودِ فرهنگ، مستقل از نقش آن در توسعه و محورهـایی چـون تکثر و تنوع فرهنگی؛ حقوق فرهنگی؛ تاکید بر فرد بجای جامعه؛ تاکیـد بـر گروههـای ویژة در معرض سلطه فرهنگی نظیر زنـان و اقلیتهـای قـومی و دینـی و جهـان گرایـی متمرکز شده است بهادری(. 136، صص141- ،1376)
5. بِنِت و مِرکِر معتقدند سیاست فرهنگی در چهار مجموعه گـسترده از حیطـه هـای سیاستگذاری موجودیت یافته و در همین چارچوب ها نیز مورد بررسی قرار می گیـرد. این مجموعه ها عبارتند از : سیاست های دولت ها از سطح ملی تا محلـی؛ سیاسـت هـای نهادهای فرهنگی؛ سیاست های نهادهای جامعه مدنی؛ سیاسـت هـای مربـوط بـه حیطـه مشارکت و مصرف (بِنِت و مِرکِر، 1383، ص).
6. سیاست فرهنگی دو جنبه اصلی را همواره مدنظر دارد : 1. پـرداختن بـه مـسائل فرهنگـی روشـن و آشـکار. 2. تنظیم ارتباط با زمینه های مؤثر بر فرهنگ یـا تاثیرپـذیر از آن کـه درچـارچوب یـک رویکرد سیستمی به کلِّ فرهنگ و خرده سیستم های فعال در آن نظیر نهادهای مـؤثر در سیاستگذاری و اجرا؛ بخش ها و زیرمجموعه های عملیاتی؛ منابع، امکانات و نیروهـا و محیط داخلی شوند و خارجی مطرح می شوند.
7. سیاستگذاری فرهنگی عبارت است از «تعیین خط مـشیهـا و راهبردهـای کـلان فرهنگی برای رسیدن به اهداف چهارگانه توسعه فرهنگی یعنی همکاری های فرهنگـی؛ مشارکت فرهنگی؛ میراث فرهنگی و هویت فرهنگی که یونسکو نخـستین بـار بـا ارائـه مفهوم توسعه فرهنگی آن را مطرح نمود (حسین لی، 1379، ص2)
8. هدف هـای سیاسـت گـذاری فرهنگـی بـر ایـن بـاور اسـت کـه سیاســتگــذاری فرهنگــی گــاه سیاســتگــذاری بــرای توســعه فرهنــگ اســت و گــاه سیاستگذاری برای توسعه پایدار.
9. سیاستگذاری فرهنگی از نوع برنامه را ریـزی راهبـردی مـی دانـد کـه از آرمانها و ارزش های جامعه ایدئولوژی دو نوع الهام می گیرد و برنامه ریزی میان مدت (برنامـــه هـــا) و برنامـــه ریـــزی کوتـــاه مـــدت (طـــرح هـــای اجرایـــی) را هـــدایت می کند. (اجلالی،1379، ص 59)
10. در سیاست گذاری فرهنگی پیش زمینه زیر مـورد های توجه قرار گیرند : 1. شناسایی هدف های کـلان نظـام و شناسـایی و تحلیـل طـرح هـا و اقدامهای اجرایی. 2. مفهوم مخاطب فرهنگی و گونـاگونی آن در جامعـه و بـه عبـارتی نیازها و ا هداف متفاوت مخاطبان. 3. شناسایی خصوصیات فرهنگی، توانایی های فکـری و مادی جامعه و گونه های مختلـف تمـایلات . 4. مفهـوم هویـت فرهنگـی بـا تعریـفِ «خصوصیات رفتاری تقریباً همگن در یک جامعه که در شیوة زندگی، نظام های ارزشی، روابط اجتماعی و تولید فکـری بـروز مـی یابـد » و 5. توجـه بـه مـسائل و موضـوعات تخصصی فرهنگی درکنار بررسی ارتباط فرهنگ با حوزه های خویشاوند نظیر آمـوزش، اطلاع رسانی کتاب و رسانه های جمعی (مطبوعـات و صداوسـیما )، محـیط زیـست و کیفیت زندگی؛ درعین لزوم تفکیک مسؤولیت ها و وظایف(پهلوان، 1382، ص ).
11. «سیاسـت گـذاری فرهنـگ نـه فقـط سیاسـت گـذاری بـرای امـروز، بلکـه سیاستگذاری برای پیوند میراث فرهنگی با فرهنگ فرداست . در نگاه سیا سـت گـذاران فرهنگ، نگاه به گذشته و نگاه به آینده باید با شیوه ای بدیع با یکدیگر ترکیـب و تلفیـق شــود. سیاســت فرهنگــی بــه معنــای سیاســت پیونــد نــسل هــای دیــروز، امــروز و (فرداست اشتریان، 1381، ص ) و از این روست که در سیاست گذاری فرهنگـی بایـد به طور همزمان شالودهها و چشماندازها را مدنظر داشت.
12. انوع سیاست گذاری فرهنگی: از آنجا که سیاست گذاری فرهنگی بخشی از سیاست گذاری کلانِ ملّـی اسـت لـذا همانند آن می تواند از دو سطحِ مکمل برخوردار باشد. سطح نخست یا «کلان » نگر که به منظور هماهنگی و برقراری پیوند و ارتباط بین بخش های گون اگون فعالیت های فرهنگی (نظیر میراث فرهنگی، آموزش و هنر) و سیاست های سـایر حـوزه هـا (نظیـر آمـوزش، ارتباطات، علوم، فناوری و محیط زیست ) تدوین می گردد و در واقـع سیاسـت گـذاری برای توسعه عمومی جامعه است . سطح دوم نیز که سیاست گذاری فرهنگـی «خُرد نگـر» نامیده می شود مرتبط با فرهنگ به معنای خاص آن اسـت و مـاهیت ی بخـشی و بـا دارد بخشهایی نظیر ارتباطات و گردشگری در ارتباط است. آنچه که تاکیـد بـر آن لازم بـه نظر می رسد این است که در هـر جامعـه هـر دو سـطح از سیاسـت گـذاری فرهنگـی -کلاننگر و خردنگر - لازم و ملزوم و در واقع مکمل یکدیگرند.
13. سیاست گذاری فرهنگی در نزد دولـت هـا کمـابیش از سه الگو پیروی می کند که عبارتند از برنامه ریـزی محـض، دخالـت مـوردی دولـت، و پرهیز از دخالت.
14. دلایل کامیابی یا ناکامی یک الگوی سیاست فرهنگی، گاه در ابزارهای وصول به اهداف، گاه در هدفگذاریهای نهایی و نوع عملیاتی کردن آنها، و سرانجام گاه در معضلات نهفته در اصول و راهبردهای کلی آن، قابل جستوجوست. به عبارتی، شرط توفیق و تداوم یک سیاستگذاری فرهنگی، در رفت و بازگشت مستمر میان اصول کلی از یک سو و امکان توفیق و تحقق آن در عمل از سوی دیگر است. بنابراین، ضروری است هم الگوهای اقدام در پرتو اصول کلی بازسازی شوند و هم اصول و راهبردهای کلی در پرتو حدود توفیق در عمل بازخوانی و تجدیدنظر گردند. در غیر اینصورت اصول گراییِ بیتوجه به امکان توفیق در عمل، الگوی سیاستگذاری فرهنگی را از حیات ساقط خواهد کرد. کتاب: سیاستگذاری و فرهنگ در ایران امروز «موضوع فرعی: سیاستگذاری فرهنگی» «مؤلف: به اهتمام دکتر مجید وحید/صفحه: 55/نشر: باز/تهران»