«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- حوزه فضای مجازی بر خلاف حوزه فضای فیزیکی دارای بعد نمی باشد لذا این حوزه خالی از زمان و خالی از مکان است و آنطور که کاستلز از آن به از جاکندگی تعریف و تعبیر می کند.
در فضای مجازی حوزه دسترسی به شدت متفاوت با فضای فیزیکی است. بسیار از محدودیت هایی که در فضای فیزیکی وجود دارد در فضای مجازی وجود ندارد و این امر اگرچه در بدای امر امکان دارد اینگونه به ذهن متبادر کند که فضای مجازی فضای ایده آلی برای محتواست، اما در عین حال مخاطرات خودش را به همراه دارد. در این نوشتار به ابعاد مختلف تفاوت های میان عمل فیزیکی و عمل در فضای مجازی می پردازیم.
1. پشیمانی در فضای فیزیکی در مقایسه با پیشمانی در فضای مجازی قرار می گیرد: فضای فیزیکی به افراد اجازه جبران اشتباهات را می دهد. بسیاری از موارد هستند که در دایره محدودی باقی می مانند. اما به عنوان مثال اگر یک خبر در مطبوعات منتشر شود، حداکثر می تواند در چارچوب و دایره افرادی قرار گیرد که در تماس با صاحب نشریه هستند. بسیاری از اوقات می توان نشریه را متوقف کرد و یا آن را از دکه های روزنامه و مطبوعات جمع آوری نمود. اما در فضای مجازی، خبری که منتشر شد با سرعت پراکنش بالایی روبرو می شود و جلوگیری از آن گاهی بسیار دشوار می باشد.
2. محدودیت دایره پراکنش در فضای فیزیکی نسبت به فضای مجازی: در فضای فیزیکی اطلاعات در سطح محدودی پراکنده می شود و هزینه های پراکنش اطلاعات به اندازه ای بالاست که جز آنچه اهمیت بسیار برای مراکز قدرت و ثروت دارد پراکنده نمی شود. اما در فضای مجازی با کمترین هزینه پراکنش صورت می گیرد و افراد فراوانی می توانند در جریان اطلاعات قرار گیرند.
3. ماندگاری عمل در فضای مجازی در مقایسه با فضای فیزیکی: در فضای فیزیکی محدودیت هایی باعث جلوگیری از مانایی اقدامات می شود. اما در فضای مجازی مانایی عمل بیشتر است.
4. شعاع اثرگذاری در فضای فیزیکی نسبت به فضای مجازی: هر عملی که در فضای مجازی صورت می گیرد به دلیل امکان دسترسی همگان به آن (به طور بالقوه) اثرگذاری را به شدت افزایش می دهد. در صورتی که در فضای مجازی اثرگذاری محدود به حضور افراد است.
5. ارتباط یک نفر با همه به ارتباط یک نفر با یک نفر و ارتباط همه با همه تبدیل شده است. بدین معنا که پس از ورود تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی اولیه نظیر رادیو و تلویزیون که حالت یک نفر به همه را ممکن کرده بود، پس از ورود تکنولوژی های ارتباط مجازی، امکان اتصال یک نفر به چند نفر و چند نفر به یک نفر و چند نفر به چند نفر نیز ممکن شد. به عبارت دیگر تعامل جای ارسال را گرفت.
در مجموع می توان گفت که ماهیت فضای مجازی با فضای فیزیکی تفاوت های عمیقی را در اثرات آن ایجاد کرده است. و لذا می طلبد که نظام حقوقی جداگانه ای برای آن در نظر گرفته شود. شعاع تاثیر آن متفاوت شده است و نحوه جبران نیز بسیار متفاوت می باشد.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- فضای مجازی زاده تکنولوژی است، آنچه آن را قوی کرده است اقتصاد است. چراکه توانسته ماده را تا حد زیادی تقلیل دهد. همه چیز در یک پکیج کوچک قابل دسترسی است. بنابراین توانسته بر بستر اقتصاد رشد کند و کم کم جایگزین بسیاری چیزهایی شود که در فضای فیزیکی انجام می شدند. در واقع رقابت میان فضای مجازی و فضای واقعی ریشه در نیازهایی دارد که هر دو این فضاها می توانند به گونه های مختلف آن را تامین کنند.
رقابتی که در آن گاهی اوقات برنده و بازنده وجود دارد و گاهی اوقات هر دو در رقابت جایگاه خودشان را می گیرند. برخی اوقات اساسا فضای مجازی جایگزین فضای فیزیکی نشده است بلکه نوآوری کرده و به نیازی پاسخ می دهد که اساسا در فضای فیزیکی محلی برای پاسخ به آن نبوده است. به این جهت فضای مجازی در برخی عرصه ها جایگزینی در فضای حقیقی ندارد. این می تواند شامل هر بخشی شود که به زمانیت و مکانیت ربط پیدا می کند. فضای مجازی بر زمان و مکان غلبه کرده است. غلبه ای از جنس جدا شدن از زمان و مکان.
در فضای مجازی همه چیز از زمان و مکان جدا می شود. زمان بی زمان و مکان بی مکان. جاییکه این دو محدودیت عمده را ندارد می تواند مثل قالیچه حضرت سلیمان شما را از شهری به شهری و از کشوری به کشوری جابجا کند و بدین شکل نقشی پیغامبر گونه در زندگی بشر بازی می کند.
اما مساله اینجاست که بشر اگرچه مجازی شده است اما هنوز درگیر فیزیک خودش است. هنوز نمی تواند از طریق فضای مجازی تغذیه کند، نفس بکشد و بسیاری از مسائل دیگر را تجربه کند.
فضای مجازی در جایی با فضای واقعی رقابت می کند که مشتری های یک فروشگاه دیگر از آن خرید نمی کنند. وقتی که یک دولت از کنترل درخواست های شهروندان خود ناتوان می شود و زمانی که قدرت های محلی فرهنگی نمی توانند صدایشان را به درستی به گوش مخاطبانشان که در همسایگی آنها به سر می برند برسانند چون آنها صداهای دیگری را پسندیده و به آن گوش می دهند که الزاما در نزدیکی آنها نیست.
فضای واقعی می خواهد فضای مجازی را خفه کند و آنجاست که فیلترینگ عمل می کند، آنجاست که پیام های مختلف و تولید محتواهایی برای بی ارزش دانستن محتواها در فضای مجازی تولید می شود. در واقع نوعی مقاومت در تعامل میان فضای مجازی و فیزیکی ایجاد شده است. فضای فیزیکی همچنان در بسیاری عرصه ها حضور قدرتمند دارد و فضای مجازی می خواهد در همه جا جایگزین شود و در نتیجه آن چالش هایی ایجاد می شود برای آنها که قوی ترند و در مقابل قرار می گیرند آنها که ضعیف ترند و آن کسانی که تا کنون دیده نمی شده اند حالا می توانند به راحتی دیده شوند.
این رقابت گاهی از جنس خشونت است و گاهی نرم، گاهی تلاش است و گاهی تخریب، اما در هر حال گروه های حاشیه ای مهمترین بخش این رقابت هستند. گروه هایی که حالا قشنگ شنیده می شوند و به راحتی می توان صدای نعل اسبان آنها را که از روی تل خرابه های فضای فیزیکی عبور می کنند را شنید.
«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- در جهانی زندگی می کنیم که سرعت رویدادها، انتقال داده ها و تغییرات به شدت افزایش یافته است و دو فضای مجازی و واقعی برای بشر به وجود آمده است. گاهی اوقات شرایط به گونه ای می شود که حتی نمی توان تشخیص داد که آیا در جهان واقعی هستیم یا در جهان مجازی؟
عشق های ناکام مانده، طلاق های عاطفی، روابط از هم گسسته و از همه مهمتر اینکه با این همه پیشرفت تکنولوژی و سرعت بالای خدمات، هنوز وقت کم می آوریم. و سوال اینکه چرا؟
در واقع بشر امروز وقت به مراتب بیشتری نسبت به گذشته دارد، اما او کارهای بیشتر و وظایف سنگین تری را نیز به دوش می کشد و حجم فعالیت ها به اندازه ای است که انسان دچار کمبود زمان می شود.
در یک سازمان معمولی به عنوان مثال یک روابط عمومی، زمانی که هنوز تکنولوژی تا این اندازه رشد نکرده بود، هر نامه ای اول نوشته می شد، بعد ماشین می شد، بعد پاراف می شد، بعد دبیرخانه و بخش های مختلف دیگر... اما امروز تمام این مراحل در بسیاری از شرکت های دانش بنیان حذف شده اند. یک نامه تایپ می شود و با رونوشت به افراد مورد نظر و خیلی فوری به دست طرف مقابل می رسد. طرف مقابل نیز دیگر مجبور نیست که صبر کند تا پستچی نامه را بیاورد و خیلی سریع به ارسال کننده پاسخی را که از طریق چت هماهنگ کرده ارسال می کند. این بدین معناست که پروسه شروع یک فعالیت که مستلزم یک سری مکاتبات بود، به سرعت به مرحله اجرا نزدیک می شود و بعد از اجرا نیز بلافاصله برنامه بعدی کلید می خورد. بنابراین اساسا مردم با سرعت بیشتری کارهای بیشتری را انجام می دهند و این نیست که حجم کار بی تغییر مانده باشد و یا اینکه حجم کار کاهش یافته باشد.
آنچه به اختصار به آن اشاره شد در خصوص فضای رسمی بود اما این مساله کمبود وقت گریبانگیر خانواده ها نیز شده است. اگرچه خانواده ها از چند بعد درگیر مساله دو فضایی شدن جهان هستند، اما در این یادداشت تنها به یکی از ابعاد آن می پردازم. ارتباطات انسانی در گذشته به صورت شفاهی و رو در رو بود. ارتباطی که شخص تنها در یک زمان می توانست با یک یا چند نفر در یک فضا ارتباط داشته باشد. اما در فضای جدید، پاسخگویان به وبلاگ، ارسال کنندگان ایمیل، ارسال کنندگان توییت، ارسال کنندگان چت روم ها، ارسال کنندگان پیامک، ارسال کنندگان ام ام اس، تلفن ها، فکس ها و ... همه کانال هایی هستند که افراد مختلف با ما ارتباط می گیرند. بنابراین اگرچه سرعت ارتباطات باعث شده است که ما بتوانیم با سرعت به دیگران دسترسی داشته باشیم، اما تعداد دیگرانی که با آنها ارتباط می گیریم و کانال های ارتباطی نیز افزایش یافته است.در نتیجه حجم ارتباطات ما افزایش یافته و بدین دلیل افزایش سرعت باعث ایجاد آرامش و وقت بیشتر نشده است، بلکه انسان مدرن بیش از همیشه دچار سرسام و آشفتگی است.
در نتیجه اگر وقت کم می آوریم، چه در فضای خانوادگی و چه در فضای کار، این به دلیل پیچیده شدن و افزایش مخاطبان روی داده است. اگر این امر رخ نمی داد، قطعا تجهیزات ارتباطی جدید، انسان مدرن را با افزایش زمان بی بدیلی مواجه می کرد.