مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.
مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

مطالعات فرهنگی و رسانه ایران

این تارنما به آخرین مباحث حوزه مطالعات فرهنگی و رسانه ایران با چشم انداز ارتباطی می پردازد.

مروری بر کتاب تجربه مدرنیته: مارشال برمن/ مراد فرهادپور

«مطالعات فرهنگی و رسانه ایران»- وبلاگ کافه مطال مروری کلی بر این کتاب بسیار مهم انداخته است که آن را در این نوشتار نقل می کنیم.


تجربه­ مدرنیته


نویسنده: مارشال برمن

ترجمان: مراد فرهادپور

نشر طرح نو، اسفند ۸۴

«تجربه­ مدرنیته» نوشته مارشال برمن را مراد فرهادپور با نثری شایسته ترجمه کرده است؛ اثری مشتمل بر پنج فصل، که برمن در آن به قرائت متون ادبی مدرنیستی «فاوست» گوته، «چشمان مستمندان»، «گم کردن هاله­ی زرین» بودلر، «سوارکارمفرغی» پوشکین، «بلوار نوسکی» گوگول و... می­پردازد. کتابی خواندنی، جذاب و نفس گیر، که خواننده را با خود هم­راه می­کند، زیرا مخاطب می­تواند از خلال خوانش این اثر به مقایسه­ی شرایط حاکم بر زندگی خود، با ویژگی­های ذکر شده در کتاب بپردازد و به سنجش میزان مدرن­شدن زندگی خود دست یازد و تجربه­ های زندگی­اش را در ذهن خود تداعی کند.



برمن داستان فاوست گوته را به ­منظور بازنمایی ابتدای مدرنیته بازگو می­کند و تقریر این اثر را بهانه­ ای برای تبیین تراژدی توسعه و رشد قرار می­دهد. در فصل دوم، فضای تفکر مارکس را نشان می­دهد. در ادامه­، با تحلیل آثار بودلر، مدرنیسم را در خیابان­ها و فضای شهری جستجو می­­کند، از آثار گوگول و داستایوفسکی برای تحلیل مدرنیته در روسیه و وضعیت آن در قرن بیستم کمک می­گیرد و از آلن گینزبرگ برای پرداختن به مدرنیته آمریکایی در قرن بیستم سود می­جوید. در حقیقت، برمن به دنبال آن بوده است که نقشه و طرحی از دنیای مدرن ترسیم کند، زیرا وی ادبیات را بازنماینده­ تجربه­ یک عصر می­دانسته و با طرح این متون در صدد آن بوده است که نشان ­دهد چطور پیدایش مکان­های شهری، ایجادگر رفتار، نگرش و تجربه­ خاص خود بوده­اند؟

می­توان با آوردن مثالی از این کتاب، ایده­ وی را بازگفت:

شهر پترزبورگ روسیه در سال­های 1855_1825 زیر سلطه­ نیکلای اول بود و برمن با خوانش اثر گوگول نشان می­دهد که، بلوار نوسکی مجرای کاملی برای حرکت انسان­ها و شیوه­ های نوظهور حمل و نقل سریع و امکانی را برای گردهم­آیی همه­ی طبقات اجتماعی به وجود آورده است. در نتیجه، از نظر وی حتی حضور یک بلوار در شهر، ایجادگر هنجارها و قواعدی بدیع بوده؛ هنجارها و قواعد رفتاری­ای که به دموکراتیک شدن جامعه ­انجامیده است.

مدرنیته،مدرنیزاسیون و مدرنیسم

مارشال برمن در مقدمه این کتاب میان سه مفهوم «مدرنیته»، «مدرنیزاسیون» و «مدرنیسم» تفکیک قایل می­ شود:

مدرنیته: «وجه خاصى از تجربه­ حیاتى؛ تجربه­ زمان و مکان، نفس و دیگران؛ تجربه­ امکانات و خطرات زندگى؛ تجربه­ زیستن در زندگی سرشار از معما و تناقض، دارا بودن خواست تغییر و هم­زمان ترس از سردرگمی، آشفتگی و اضمحلال زندگی، زیرا در این جهان هر آنچه سخت و استوار است دود می­شود و به هوا می­رود».
 

 
«مدرن بودن یعنی به گونه­ای متناقض، اسیر چنگال سازمان­های بوروکراتیک شدن؛ سازمان­هایی که قادر به تخریب همه­ اجتماعات، ارزش­ها و جان­ها هستند و با این همه، دست­ بسته نبودن و داشتن عزمی راسخ برای مقابله با این نیروها، جنگیدن به قصد تغییر جهان این نیروها و تصاحب آن برای خودمان». در حقیقت «برای مدرن بودن، باید هم انقلابی و هم محافظه­ کار بود، مهیای تحقق امکانات جدید در عرصه تجربه، حادثه و ماجرا، و هراسان از آن اعماق نیهیلیستی که فرجام بسیاری از ماجراجویی­های مدرن است».

هنگامی که از مدرنیته سخن به میان می­آوریم، نباید به دنبال تصویری یک­دست و رویایی باشیم، زیرا مولفه ­های متکثر، متناقض و متعارض در مدرنیته، هم­زمان موج می­زند. انسان برای مدرن شدن نیازمند آن است که هر آن چه که تا به حال به آن تمسک جسته است(هر آنچه سخت و استوار است) را رها کند و به پدیده­ های بدیع و نو چنگ زند، متناسب با آن سیال­ گونه زندگی کند و به چیزی دل نبندد .زیرا در دنیای مدرن دلبستگی­ ها نابود(دود می­شود و به هوا می­رود) و عناصر جدید جایگزین آن می­ شود.در نتیجه همواره انسان مدرن از تغییر و تناقض انتخاب میان نو و کهنه رنج می­برد و گاه رویاهای نوستالژیک گذشته را در سر می­پروراند. در حقیقت مدرن شدن واقع ه­ای تراژیک است، زیرا برای به­ دست آوردن چیزی، باید چیزهای دیگر را از دست داد.

مدرنیزاسیون: «فرآیندهاى اجتماعى، اعم از بازار جهانى، سرمایه و گردش سرمایه، شرکت­هاى بزرگ و چندملیتى، تکنولوژى، نظام­ها و  وسایل ارتباط جمعی، ساز و کارهاى بوروکراتیک، اشکال نوین نظام­هاى شهرى و...». این فرایند در حالت شدن یا صیرورت دایمى قرار دارد.

مدرنیسم:«فرآیندهاى تاریخى- جهانى مدرنیزاسیون به طیف متنوعى از خیال­ها و ایده ها دامن زده و به انسان قدرت تغییر جهان را اعطا کرده است». این خیال­ها و ارزش­ها مدرنیسم است. اما نقش «پول» در این دوران چیست؟ از نظر برمن پول در دنیای مدرن به عنوان یک میانجی و واسطه حیاتی عمل می­ کند. وی از لوکاچ نقل قول می­کند: «پول به مثابه امتداد یافته­ای از وجود آدمی، به مثابه قدرت و تسلط بر اوضاع و احوال مردم» یکی از نیروهای اساسی رشد و تحول است، زیرا در دنیای مدرن محک و معیار هر انسان، فعالیت بی­وقفه­ی اوست و در این جهان، قانون «تو همانی _ که هستی» حکم­فرما­ست و امتداد حیات بشری تنها واجد داشتن هدفی غایی­ست. 

نکته­ی قابل توجه در مدرنیزاسیون این است که در بسیاری از موارد بهای تداوم و گسترش مدرنیته، نه فقط نابودی و تخریب محیط­ها و نهادهای سنتی، بلکه نابودی و تخریب همه آن چیزهایی است که در خود جهان مدرن حیاتی بوده ­اند. درنتیجه، مهمترین و حیاتی ­ترین مساله مدرنیسم در نظر برمن «ادامه دادن به حرکت و باز نایستادن» است.

اما مدرنیسم از نظر برمن فقط در صورتی می­تواند به آزاد شدن انسان­ها یاری رساند که پیوند خویش را با مدرنیته ­های گذشته زنده نگاه دارد. «سایه­ گذشته همواره همراه مدرنیست­ ها خواهد بود، اما آنان به رهاسازی اشباح گذشته و بازآفرینی آن ادامه خواهند داد»، زیرا «زمانی که مدرنیست­ها تماس خود را با مدرنیته از دست بدهند، سخنان­شان به پژواک و تقلیدی صرف از خودفریبی و توهمات طبقه­ حاکم بدل می­ شود؛ طبقه ­ای که گمان می­کند بر تمامی مشکلات و خطرات گذشته غلبه کرده است».

باید اذعان داشت که این اثر جذاب­ترین و خواناترین کتاب موجود در ارتباط با مدرنیته است. وارد آوردن نقد بر این اثر ارزشمند، بس ثقیل و دشوار است. اما از آنجایی که برمن از جمله کسانی­ست که شیفته­ی مدرنیته بوده ­اند، مساله قدرت را از نظر انداخته است. هم­چنین، وی به بخش اعظمی از تاریخ تجربه­ مدرنیته در کشورهای جهان سوم بی­ توجه بوده و پدیده استعمار را نادیده انگاشته و آن را مسکوت گذاشته است. به ویژه، در اثر وی تمام افراد به گونه ­ای برابر در جامعه حضور پیدا کرده ­اند و خبری از تفاوت­ های جنسیتی، نژادی، طبقاتی و... وجود ندارد.

اما پرسشی که به ذهن خواننده­ این اثر متبادر می­ شود این است: چگونه می­ توان از ادبیاتی که آغشته به تخیل است، فکت هایی برای زندگی واقعی بیرون کشید؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.